چکیده:
از جمله احکام مترتب بر حق شهروندی از طریق عقد امان، حمایت جانی (قتل عمد) از کسبکننده حق شهروندی (کافر مستامن) است که در دو بعد ایجابی که به معنای مجازات تعرضکنندگان به جان شهروند، و سلبی که به منزله تخفیف مجازات شهروند در مقابل غیر شهروند است، میباشد. اما مسئله مورد بحث در این نوشتار این است که عقد امان چه حمایتهایی از کافر مستامن در حوزه حمایت جانی (قتل عمد) در هر دو بعدش، از منظر فقها امامیه کرده و تا چه حد در قالب ماده 310 ق.م. که متکفل این مهم است، انعکاس یافته است. این نوشتار به صورت تحلیلی ـ توصیفی به این نتیجه دست یافت که حمایت جانی از کافر مستامن در بعد ایجابی، در صورتی که قاتل کافر مستامن مسلمان باشد، به حبس تعزیری، و در موردی که قاتل غیر مسلمان باشد، محکوم به قصاص میشود. اما حمایت جانی از کافر مستامن در بعد سلبی، محکومیت آن به حبس تعزیری، در موردی که مقتول کافر حربی باشد، و محکوم به قصاص در سایر موارد است. این رویکرد تا حدودی البته با وجود نقایصی، در ماده 310 ق.م. منعکس یافته است.
من بین الأحکام المترتبة علی حق المواطنة عن طریق عقد الأمان، حمایة الحیاة (القتل العمد) ممن حصل علی حق المواطنة (الکافر المستأمن) والتی تتمثل فی جانبین؛ إیجابی بمعنی معاقبة المتعرضین لأرواح المواطن، والسلبی والذی هو بمنزلة تخفیف عقوبة المواطن تجاه غیر المواطن. لکن القضیة التی تمت مناقشتها فی هذا المقال هی نوع الدعم الذی نوفره للکافر المستأمن فی مجال دعم الحیاة (القتل العمد) بکل من أبعاده من منظور الفقهاء الإمامیة، وإلی أی مدی تجلی ذلک فی إطار المادة 310 من قانون العقوبات الإسلامی التی تکفلت بهذا الأمر الهام. یخلص هذا المقال الذی کتب بمنهج تحلیلی ـ وصفی إلی نتیجة مفادها أن حمایة حیاة الکافر المستأمن فی الجانب الإیجابی، فی حال کان قاتل الکافر المستأمن مسلم، هو السجن، وفی حال کان القاتل غیر مسلم فإنه یحکم بالقصاص. أما حمایة حیاة الکافر المستأمن فی الجانب السلبی، فإن عقوبته السجن فی حال کان المقتول کافر حربی، ویحکم بالقصاص فی الحالات الأخری. لقد انعکس هذا النهج، علی الرغم من وجود أوجه قصور، فی المادة 310 من ذلک القانون.
One of the provisions of the right to citizenship through the
contract of shelter is the life support (homicide) of the citizen
(the sheltered infidel). This is followed by a positive aspect -meaning
punishment for the offenders for the life of the citizen- and a negative
which is as a punishment reduction of citizen against non-citizens. But
the question discussed in this article is what kind of support we have
for the infidel in the area of life support (premeditated murder) in both
aspects, from the perspective of the Imamate jurists, and to what
extent it is reflected under Article 310 ICL which is responsible for
this important issue. This analytical-descriptive essay concludes, in
the positive aspect, that life support for the sheltered infidel, will be
sentenced to imprisonment if he is a Muslim, and in a case in which
the murderer is a non-Muslim, he will be sentenced to retribution. But
life support of the sheltered infidel in the negative aspect, is to
sentence the perpetuator to imprisonment if the victim is a waring
infidel, and to sentence to retribution otherwise. This approach is, to
some extent, reflected in the article 310 ICL.
خلاصه ماشینی:
اما مسئله مورد بحث در این نوشتار این است که عقد امان چه حمایتهایی از کافر مستأمَن در حوزه حمایت جانی (قتل عمد) در هر دو بُعدش، از منظر فقها امامیه کرده و تا چه حد در قالب ماده 310 ق.
به همین خاطر، با توجه به وجود رویکردها و نظرات متفاوت و همچنین پراکندگی مطالب در کتب فقهی در این زمینه، با مراجعه به کتب مختلف فقهی (از قدما تا متأخرین) به صورت توصیفی ـ تحلیلی در ابتدا به طور مختصر به بحث سبب ایجادکننده این حق شهروندی کافر، توسط عقد امان در قالب ساختار قراردادی پرداخته و تجلی حکم مترتب بر این حق را در قلمرو حقوق کیفری در قسمت مربوط به قتل عمد را در دو بُعد ایجابی (مجنیعلیه بودن کافر مستأمَن) و سلبی (جانی بودن کافر مستأمَن) در قالب فروعات مختلف مورد بررسی قرار دادیم که همزمان با ماده 310 ق.
اما به نظر میرسد اشکال به اسناد این روایات، ضعیف است؛ زیرا اولاً طریق شیخ در تهذیب به یونس بن عبدالرحمن در آخر کتاب تهذیب بیان شده (طوسی، 1407: 11/82)، پس روایت متصله است نه مقطوعه و ثانیاً مراد از ابوبصیر لیث بن مرادی است همان طوری که خود محقق اردبیلی اعتراف دارد (اردبیلی، 1403: 14/27)، لذا ثقه است و ثالثاً درست است که زُرعه و سُماعه هر دو واقفیاند، مگر اینکه هر دو به اعتراف نجاشی (نجاشی، 1407: 1/176ـ193) و علامه حلی در خلاصة الرجال (علامه حلی، 1381: 224 و 228) ثقه هستند.
تبصره 2 ماده 310، تعزیر شخص مسلمان را به خاطر ارتکاب قتل نسبت به مطلق کافر که از جمله آنها ذمّی، مستأمَن، معاهد، میباشد، مورد تأیید قرار داده است: «اگر مجنیعلیه غیر مسلمان باشد و مرتکب پیش از اجرای قصاص، مسلمان شود، قصاص ساقط و علاوه بر پرداخت دیه به مجازات تعزیری...