چکیده:
یکی از شاعرانی که در زمینۀ قطعهسرایی و بهویژه قطعات اخلاقی و اندرزی در ادب فارسی جایگاه ویژهای دارد، ابنیمین فریومدی است. از ویژگیهای برجستۀ این شاعرِ دهقان، تضاد در نگرش و نگارش است و با نگاهی ژرفاندیشانه به قطعات او میتوان در بسیاری از آنها به تعارض در جهانبینی شاعر پی برد که به صورت آشکارا از طریق صنعت تضاد در سراسر قطعاتش گسترش یافته است و از این صنعت فراخور موضوع و هدف برای زیباییآفرینی و بیان مضامین مزبور استفاده میکند. در این نوشتار، پرسش اصلی این است که ابنیمین به چه میزان و به چه علت از تضاد در اندیشه و گفتار خود استفاده کرده است و چه ارتباطی میان تضاداندیشی و تضادگویی او وجود دارد؟ نتایج بررسی نشان میدهد که شاعر در این رویکرد، بسیار تحت تأثیر عدم ثبات شخصیتی و اعتقادی، بهویژه موقعیت زمانی و مکانی خود بوده است؛ زیرا از لحاظ زمانی، عصر شاعر دوران سراسر آشوب در تاریخ ایران محسوب میشده و از لحاظ مکانی، محل زندگی شاعر از ولایتهای پرآشوب بودهاست؛ در نتیجۀ این آشفتگیهای درونی و بیرونی، کلام شاعر نیز دچار درهمریختگی و آشفتگی میگردد که بهخصوص در گسترۀ جهانبینی او، از جمله برخورد با دنیا، جبرگرایی و تقدیرگرایی، سخنوری و شعردانی، میگساری، مدحیات، نکوهش و بدگویی بازتاب یافته است و سبب شده که صنعت تضاد، پربسامدترین شگرد ادبی شاعر به شمار آید. روش پژوهش، توصیفی-تحلیلی است و نتایج با استفاده از تحلیل بیتها، به شیوه کتابخانهای و سندکاوی حاصل شدهاند
One of the poets who have a special place in the poetry area of Persian literature, especially the poetry parts of ethics, is Ibn Yamin. The prominent features of this peasant poet are contradictions in attitude and writing, and with a profound view of his poetries in many of them one can find out the conflict in the worldview of poet, which is obviously expanded through the industry of contradiction throughout all his poetries and used this industry as the subject and purpose of the aesthetics and expression of the themes. In this paper, the main question is: How much and why Ibn Yamin used the contradiction of his thoughts and speeches, and what is the relationship between his contradiction and his contradictory? The results of the study showed that the poet in this approach was strongly influenced by the instability of personality and spirituality, especially in his temporal and spatial position, because in time perspective, the era of poet is considered as the age of the whole chaos in Iranian history and In terms of location, the poet's place of residence has been a tumultuous place; as a result of these internal and external disturbances, the poet's words were also influenced and seems confused, especially in his worldview, Including dealing with the world, determinism and fanaticism, rhetoric and knowledge of poetry, admonitions, meditations, criticizes and misunderstandings has been reflected and led to industry of contradiction be the most prolific poetry literary poet.
خلاصه ماشینی:
در اين نوشتار، پرسش اصلي اين است که ابن يمين به چه ميزان و به چه علت از تضاد در انديشه و گفتار خود استفاده کرده است و چه ارتباطي ميان تضادانديشي و تضادگويي او وجود دارد؟ نتايج بررسي نشان ميدهد که شاعر در اين رويکرد، بسيار تحت تأثير عدم ثبات شخصيتي و اعتقادي، به ويژه در موقعيت زماني و مکاني خود بوده است ؛ زيرا از لحاظ زماني، عصر شاعر، دوران سراسر آشوب در تاريخ ايران محسوب ميشده و از لحاظ مکاني، محل زندگي شاعر از ولايت هاي پرآشوب بوده است ؛ در نتيجه ي اين آشفتگيهاي دروني و بيروني، کلام شاعر نيز دچار درهم ريختگي و آشفتگي ميگردد که به خصوص در گستره ي جهان بيني او، از جمله برخورد با دنيا، جبرگرايي و تقديرگرايي، سخنوري و شعرداني، ميگساري، مدحيات ، نکوهش و بدگويي بازتاب يافته است و سبب شده که صنعت تضاد، پربسامدترين شگرد ادبي شاعر به شمارآيد.
در زمينـه ي بررسـي تضاد در آثار گوناگون نيز، مقالاتي نظير «شگردهاي خاص سعدي در دو صنعت بديعي تضاد و متناقض نما» (نادريپيکر و وحيديان کاميار، ١٣٩٥)، «تضـاد معـاني و مضـامين و تناقض گويي در شعر کليم کاشاني» (توحيديان و نصـرتي، ١٣٩١)، «تحليـل تقابـل هـا و تضادهاي واژگاني در شعر سنايي » (چهري و همکاران ، ١٣٩٢)، «تضاد معاني و مضامين در ديوان صـائب تبريـزي» (توحيـديان ، ١٣٨٨: ٨٧-١١٥)، «بازتـاب تضـاد در مثنـوي» (حصارکي و گذشتي، ١٣٩٠) انجام شده است ؛ اما دربـاره ي بررسـي تضـاد در قطعـات ابن يمين پژوهش مستقلي صورت نگرفته است .