چکیده:
در یکی از حکایات گلستان سعدی، دو بیت وجود دارد که از نظر عروضی مبهم بوده و نظرات متعددی دربارۀ آن مطرح شده است.: نه به اشتر بر سوارم نه چو اشتر زیر بارم نه خداوند رعیت نه غلام شهریارم غم موجود و پریشانی معدوم ندارم نفسی میزنم آسوده و عمری میگذارم (سعدی، 1392: 92) مصاریع این دوبیت از نظر وزنی شبیه نیست. این امر سبب شده است تا دو بیت فوق از حیث وزن، وضعیت بسیار پیچیدهای به خود بگیرند و همواره مورد بحث و اختلاف نظر باشند. به نظر نگارنده، سعدی دو بیت فوق را بر اساس قواعد عروض عرب سروده است، و غفلت از همین نکته باعث بروز اختلاف نظر در بین محققان درمورد وزن دو بیت شده است. در این مقاله ابتدا ضبط-های مختلف و سپس آراءِ شارحان را دربارۀ این دو بیت معرفی و نقد کردهایم، و سپس نظر خود را شرح دادهایم دال بر اینکه دو بیت فوق براساس عروض عرب سروده شده است، همچنین صورت پیشنهادی خود را که در آن چینش مصاریع مطابق با عروض عرب است، ارائه میکنیم.
Abstract There is a line of poetry in one of the tales of Sa'di's Gulistan causing much discussion: “I am neither mounted on a camel, nor like a mule under a load. I am no lord of a vassal, neither the slave of any king. I have no concern about either the present or the past. I draw my breathe feely, and pass my life in comfort.” (Gladwin, 1865: 183,184). In Persian classical prosody, the lines of each verse must have similar meters, but in this verse, there is no such similarity between the lines. In this paper, different emendations of this verse have been mentioned and various views on the meter of this verse have been discussed. It is argued that the verse is composed according to the rules of Arabic prosody.
خلاصه ماشینی:
مقاله ي کوتاه مجله ي شعرپژوهي (بوستان ادب ) دانشگاه شيراز سال يازدهم ، شماره ي چهارم ، زمستان ١٣٩٨، پياپي ٤٢، صص ٢٣١-٢٤٢ نه به اشتر بر سوارم (درباره ي وزن شعري در گلستان سعدي ) آريا طبيب زاده دانشگاه تهران چکيده در يکي از حکايت هاي گلستان سعدي (١٣٩٢: ٩٢)، دو بيت وجود دارد که از نظر عروضي مبهم است و نظرهاي متعددي درباره ي آن مطرح شده است : نه به اشتر بر سوارم نه چو اشتر زير بارم نـه خداونـــد رعيت نه غلام شهريارم غــم موجـــود و پريشاني معدوم ندارم نفسي ميزنم آسوده و عمري ميگذارم وزن مصراع هاي اين دو بيت شبيه نيست .
همان طورکه گفته شد، سودي در «غلام » (در مصراع دوم ) از ضرورت تبديل کميت کوتاه پايان واژه به بلند بهره برده است ، اما او نتوانسته توجيه کند که چرا جزء پاياني مصراع اول و دوم (يعني همان «زير بارم » و «شهريارم ») فاعلاتن است ؛ علاوه براين ، ضبط «بسوارم » در هيچ يک از شرح ها و تصحيح هاي بررسيشده در اين مقاله ديده نشده است و حتي احتمال دارد که تحريفي باشد که سودي براي مطبوع ترشدن وزن انجام داده است .
در شرح هاي شارحان ترکزبان ديگر بر گلستان که سودي نظرهاي بعضي از آن ها را نقد کرده است ، ضبط «بسوارم » ديده نشده است ؛ براي مثال در نسخه اي خطي از شرح يعقوب بن سيدعلي، اين دو بيت زير عنوان «بيت » بدون جداکردن مصراع ها بدين گونه ضبط شده است : «نه باشتري سوارم نه چو خر زبر بارم نه خذاوندي صاحب ٥ رعيت نه غلام شهريارم غم موجود و پريشاني معدوم ندارم نفسي ميزنم آسوده بعمري بسر آرم .