چکیده:
کارایی سرمایه به طور مفهومی زمانی حاصل میشود که شرکت تنها در پروژههایی با ارزش فعلی خالص مثبت سرمایهگذاری نمایند. مالکان با انتخاب مدیران توانمند، انتظار سرمایهگذاری کارا و بازده مطلوب دارند، اما، از منظر اقتصاد نئوکلایسک، نمایندگان درحالی که منطق اقتصادی دارند، براساس منافع شخصی رفتار میکنند و بر اطلاعات مرتبط با فعالیتها و اقدامات خود تسلط کامل دارند در حالیکه مالکان بدون پرداخت هزینه اضافی امکان دسترسی به آن را نخواهند داشت. در چنین شرایط عدم اطمینانی، مالکان و سایر ذیفنعان نمیتواند به طور مستقیم تلاشهای نماینده را مشاهده نماید. بنابراین، توجه آنها به علامتهای ناشی از برخی شاخصهای عملکرد محدود میشود. مدلهای کارایی سرمایهگذاری سعی دارند براساس نشانههایی مانند رابطه آن با فروش یا جریان وجوه نقد، ناکارایی را شناسایی کنند، در این مقاله مبانی نظری مدلهای مطرح در سنجش کارایی سرمایهگذاری مرور میشود تا پژوهشگران ضمن آشنایی بیشتر با سیر تحول این مدلها، با در نظر گرفتن مفروضات آنها مدل مناسب با تحقیق خود را انتخاب نمایند.
Conceptually, Capital efficiency is achieved when the company invests in projects with positive net present value. Even though, shareholders expect investment efficient and optimal return by choosing capable executives, but in terms of the Neoclassical economy, despite an agent economic rationale, their decisions are based on Private benefit, moreover they have complete control over information of their activities. On the other hand, access to that information will cost shareholders. consequently, under uncertainty, owners cannot directly view representative efforts. Therefore, their attention is limited to the signals from some performance indicators. Investment efficiency models attempt to identify inefficiencies based on indicators such as sales or cash flows, in this article, we review the theoretical foundations of models in measuring investment efficiency so that researchers will become more familiar with the evolution of these models, taking into account their assumptions. Choose the one appropriate to your research.
خلاصه ماشینی:
مدلهای کارایی سرمایهگذاری سعی دارند براساس نشانههایی مانند رابطه آن با فروش یا جریان وجوه نقد، ناکارایی را شناسایی کنند، در این مقاله مبانی نظری مدلهای مطرح در سنجش کارایی سرمایهگذاری مرور میشود تا پژوهشگران ضمن آشنایی بیشتر با سیر تحول این مدلها، با در نظر گرفتن مفروضات آنها مدل مناسب با تحقیق خود را انتخاب نمایند.
تصمیمات بودجهبندی سرمایهای را میتوان در هفت گروه طبقهبندی کرد: (1) جایگزینی هزینهها سرمایهای فرسوده یا از رده خارج شده با هزینههای سرمایهای جدید (2) جایگزینی داراییهای ثابت فعلی (ماشین آلات) با تجهیزات جدید جهت کاهش هزینههایی نظیر مواد اولیه، کارگر، سوخت و برق؛ (3) گسترش محصولات فعلی در بازار از طریق افزایش تولیدات؛ (4) گسترش بازار فروش محصولات از طریق تولید محصولات جدید و بازاریابی آن (5) پروژههایی در جهت ایمنی کارکنان و سیاستهای بیمهای (6) پروژههای زیست محیطی برای جلوگیری از آلودگی محیطزیست؛ (7) بطورکلی هرگونه سرمایهگذاری در داراییهای بلندمدت که منابع آن نیز در بلندمدت عاید شود (جهاندیده، 1396) و (فدائینژاد، 1382).
لینک و همکاران به تصویر صفحه مراجعه شود لینک و همکاران، رابطه مدیریت سود از طریق اقلام تعهدی اختیاری با کارایی سرمایهگذاری در شرکتهای تحت محدودیت مالی را بررسی نموداند.
در نتیجه شرکتهای بدون محدویت مالی به دلیل این که جهت انجام پروژههای سرمایهگذاری سودآور به وجوه و منابع مالی دسترسی مناسب دارند، انگیزهای برای به تصویر صفحه مراجعه شود استفاده از اقلام تعهدی اختیاری جهت مدیریت سود ندارند (حسنی و اکبری 1397).