چکیده:
هر متنی حامل رشتهای از افکار و اندیشه هاست که به کیفیّت بازتاب آن وجهیّت گفته میشود. وجهیّت در حقیقت، میزان قاطعیّت گوینده را در بیان یک گزاره نشان میدهد و به وسیلۀ عناصر دستوری به نام «وجه» در کلام نمود مییابد. «وجه فعل» یکی از بارزترین عناصر وجهی است که به قطعیّت یا عدم قطعیّت رخداد فعل اشاره میکند. جزء سیام قرآن مجید به عنوان جزیی از یک کلان متن ایدئولوژیک، که بیشتر به بیان اصول عقائد مکتب اسلام از قبیل: خدا، قیامت، بهشت و دوزخ و دعوت به توحید توجّه دارد، بستر مناسبی برای بررسی مقولۀ وجهیّت میباشد؛ بر این اساس، پژوهش کنونی با بهرهگیری از روش توصیفی- تحلیلی میکوشد تا پس از معرّفی انواع «وجه» و «وجهیّت» به بررسی آن در جزء سیام بپردازد. نتایج پژوهش نشان میدهد که با توجّه به اینکه بیشترین اهتمام این جزء، معرفی مبانی اندیشۀ اسلامی؛ از قبیل مبدا، معاد، قیامت و حوادث قبل و بعد از آن، بهشت و دوزخ و پاداش و عقاب و... و نیز بیان سرگذشت انبیاء گذشته و اقوام پیشین است، وجهیّت معرفتی، وجهیّت غالب در این جزء است و دو وجه فعلی اخباری و تاکیدی باعث اظهار این نوع از وجهیّت گشته است. وجه امری و به تبع آن وجهیّت تکلیفی با توجّه به مضامین مزبور نمود کمتری در جزء سیام دارد.
Modality points to the quality of expression, which shows the degree of certainty on the part of the enunciator. The 30th chapter of the Quran is a part of an ideological text which expresses the tenets of Islam such as : God, the Hereafter, Paradise, Inferno and preaches monotheism. We can address the issue of modality in this section. The results show that cognitive modality is the predominant one in this section of the Quran which focuses on creation, hereafter, paradise and inferno, and the sotries pertaining to previous prophets. In order to emphszie this, the tow modalities of indication and subjunction has led to this. the imperative mood and imperative modality is less prominent in these parts.
خلاصه ماشینی:
»، از جملـه آياتي است که با بهره گيري از وجه اخباري، برخي شواهد خلقت از جمله آفرينش گهـواره ماننـد زمـين ، بناي آسمان هاي هفتگانه ، آفرينش خورشيد عالم تاب و نزول باران رحمت و جز آن ها را به عنـوان دلايلـي بر امکان وجود معاد که در آيات آغازين اين سوره ، با ترديد و انکار مشرکين مکه مواجه شده بـود، بيـان ميکند؛ و جالب اين که همۀ اين اموري که از رهگذر وجه إخباري بيان ميشوند، بدون توجه بـه گوينـدة آيات ، گزاره هايي هستند که شکي در تحقق آن ها وجود ندارد تا به اين ترتيب ، هرگونه شک و ترديـدي نسبت به وجود معاد از دل ها زدوده شود؛ زيرا اگر آدمي در اين آيات نيک انديشه کند، درمـييابـد کـه «عالم محسوس با زمين و آسمان و شب و روز و انسان هايش که نسل اندر نسل ميآيند و ميروند و نظـام جاري در سراسر قرآن و تدبيري متقن و دقيق که در همۀ امورش جريان دارد، ممکن نيست صرفا به خاطر بازي و سرگرمي پديد آمده باشد، بلکه به طور مسلم و بديهي در پي اين نظام متغير و متحول ، بايـد عـالمي باشد که نظام در آن ثابت و باقي نمايان گردد.