چکیده:
این مقاله به نقد و تحلیل کتاب درآمدی به فلسفۀ زبان اثر لایکن (2008) و ترجمۀ میثم محمدامینی اختصاص دارد. «فلسفۀ زبان» یکی از درسهای رشتۀ زبانشناسی در مقطع دکتری است و همین کتاب در فهرست منابع پیشنهادی مصوب وزارت علوم قرار دارد. نویسندۀ کتاب سعی دارد تا باتکیهبر منابع دستاول و بهدور از سوگیری، اهم بحثهای فیلسوفان زبان دربارۀ ماهیت معنی و نظریههای مختلف معنایی را عرضه کند و این کار را با پرهیز از فروغلتیدن در پیچیدگیهای خاص فلسفه و با نظمی منطقی بهانجام میرساند. ازآنجاکه متون فارسی در حوزۀ فلسفۀ زبان بسیار معدود و گاهی تاریخگذشتهاند، ترجمۀ اثر فوق ضرورت و اهمیت خاصی مییابد. ازسویدیگر، امروزه علاوهبر صاحبنظران رشتۀ فلسفه، صاحبنظران رشتۀ زبانشناسی، بهویژه پژوهشگران حوزۀ معنیشناسی، با مباحث فلسفۀ زبان درگیرند. در این مقاله، پس از معرفی اجمالی کتاب فوق، نمایی کلی از فلسفۀ زبان ترسیم میشود. سپس، ساختار کتاب باتوجهبه تمام بخشها و اجزای آن معرفی میشود. ارزیابی و تحلیل شکلی و محتوایی اثر مهمترین بخش مقاله را تشکیل میدهد و طی آن به نقاط ضعف و قوت اثر، بهویژه ازنظر نگارش، برابرگزینی اصطلاحات فنی، و برگردان مناسب مفاهیم توجه میشود.
This review critiques William G. Lycan's Philosophy of Language: a contemporary introduction (2nd ed.) which is translated to Persian by Meysam Mohammadamini. Since "Language Philosophy" is one of the courses offered in Linguistics and Persian texts in the field are rare and mostly out of date, this translation becomes of particular importance. Moreover, language philosophers are not supposed to be the only readers of the book. Scholars of linguistics, also deal with the issues of language philosophy in recent years. The book has a rich and well-engineered content. The author tries to rely on the first-hand sources and report the disputes of the language philosophers on the nature of meaning and the related theories without bias. He tries to avoid falling into the complexities of philosophy and discuss the issues with a rational order. This article gives a brief introduction of the book, provides a preview of the philosophy of language. Then, the structure of the book is introduced regarding all its components. The evaluation and analysis of the book in terms of both form and content constitutes the center of the discussion, during which the weaknesses and strengths of the translation are dealt with, especially in terms of comprehensibility and readability of the text, the choice of technical terminology and proper rendering of the author's concepts.
خلاصه ماشینی:
نویسندٔە کتاب سعی دارد تا باتکیه بر منابع دست اول و بـه دور از سـوگیری، اهم بحث های فیلسوفان زبان دربارٔە ماهیت معنـی و نظریـه هـای مختلـف معنـایی را عرضه کند و این کار را با پرهیز از فروغلتیدن در پیچیدگیهـای خـاص فلسـفه و بـا نظمی منطقی به انجام می رساند.
٢. ٣ فصل ها فصل اول باعنوان «معنا و ارجاع » مقدمه ای برای ورود به بحث اصلی کتاب اسـت و بـا ایـن پرسش ساده آغاز میشود که چگونه یک رشته از اصوات معنی پیدا میکنـد و انسـان بـدون کم ترین تلاشی مفهوم آن را میفهمد، درحالیکه امکان دارد این رشته اصـوات ، کـه آن هـا را عبارت یا جمله مینامیم ، قبلاً به دست هیچ گویشوری تولید یا شنیده نشـده باشـد.
در صـفحات آغازین متن اصلی یادداشتی کوتاه از ویراستار مجموعه کتاب های مقـدماتی انتشـارات راتلـج در رشتۀ فلسفه گنجانده شده است که بـه محـدودٔە بحـث هـای ایـن مجموعـه کتـاب هـا و پیش نیازهای درک این آثار اشاره میکند.
ترجمۀ عنوان فصل دوم (definite descriptions) به صورت «وصـف هـای خـاص » ازنظـر لغوی و فنی یـک اشـکال اساسـی دارد و «وصـف هـای معـرَّف » یـا «وصـف هـای معرفـه » معادل های مناسب تری به نظر میرسند؛ زیرا ازیک سو، واژٔە definite برابر معرفه یـا معـرَّف در فارسی است و درمقابلِ نکره قرار دارد، درحالیکه هم در زبان شناسی و هم در فلسـفۀ زبـان خاص بودن درمقابل عام بودن قرار میگیرد (البته ، ناگفته نماند کـه اسـتفاده از ایـن معـادل در متون منطق و زبان شناسی، به رغم تناقض در آن ، مسبوق به سابقه است و از این نظـر ایـرادی متوجه مترجم نیست ).