چکیده:
ارتکاب رفتار مادی شرط لازم برای تحقق مسئولیت کیفری است اما شرط کافی نیست و لازم است که این رفتار به صورت ارادی تحقق یافته باشد. از اینرو اگر مرتکب بنا به عللی ارادهای در انجام آن رفتار نداشته باشد مسئولیت کیفری نداشته که بدان علل رافع مسئولیت کیفری گفته میشود که در قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 قانونگذار این علل را در فصل دوم و تحت عنوان «موانع مسئولیت کیفری» آورده است. که این علل، برخی بطور مطلق و کامل مسئولیت کیفری را از بین میبرد که عبارتند از: کودکی، جنون و اکراه و برخی دیگر بطور نسبی باعث زوال مسئولیت کیفری مجرم خواهد شد که عبارتند از: مستی، خواب و بیهوشی. در این مقاله به بررسی خواب و بیهوشی بعنوان علل نسبی رافع مسئولیت کیفری، ضمن بررسی وضعیت اراده، اختیار شخص خواب و یا بیهوش و چگونگی ارتکاب جرم از سوی او و دامنه مسئولیت کیفری و اعمال مجازات بر مرتکب را با تحلیل مواد قانون بیان خواهیم نمود.
Committing physical behavior is a necessary but not sufficient prerequisite for the realization of criminal responsibility, and this behavior must have been realized voluntarily to bear criminal responsibility. Therefore, if the perpetrator, for some reasons, has not acted for the purpose of doing so, he will not have criminal responsibility, and those reasons are called resolvers of criminal responsibility. In the 2013 Islamic Penal Code, the legislator has mentioned these reasons in Chapter Two, entitled "Barriers to Criminal Responsibility." Some of these reasons completely and absolutely eliminate the criminal responsibility, including childhood, dementia, and reluctance, and others will relatively lead to criminal responsibility being declined, including drunkenness, sleep, and unconsciousness. In this article, we examine sleep and unconsciousness as relative reasons of resolving criminal responsibility. We will also address the status of the will and the option of the sleeping or unconscious person, how he or she commits the crime, and the extent of criminal responsibility and punishment for the perpetrator by analyzing the provisions of the law.
خلاصه ماشینی:
بدنبال طرح مباحث فوق، چنین بنظر میرسد که حالت انسان در خواب و بیهوشی یک حالت جسمانی طبیعی است و این حالت موجب زایل شدن اختیار، در انسان میشود و چنانچه شخص در این حالت مرتکب فعل مجرمانه شود، مجازات نمیشود، چراکه در هنگام خواب و یا بیهوشی، صرفنظر از علت ایجاد آن، شخص ممکن است اعمالی را انجام دهد که جنبه جزایی داشته باشد یعنی در همان حال مرتکب جرائمی شوند، بحث اینست که میزان مسئولیت این افراد تا چه اندازه خواهد بود؟ مسلماً قابلیت انتساب در اینگونه موارد مشکل است چراکه فرد در حالت خواب و بیهوشی، قوه تمیز خوب و بد را ندارد و به فرض اینکه چنین توانایی هم در وی باقی باشد، قادر به کنترل رفتار خود نیست و ارادهاش مختل میباشد.
بنابراین میتوان اینگونه بیان کرد که، در عرصه حقوق کیفری، اراده بعنوان خاستگاه اساسی مسئولیت کیفری است و ارادی بودن رفتار، یکی از شرایط ضروری تحقق مسئولیت میباشد و حال با طرح مباحث فوق، میخواهیم دریابیم که با قرار گرفتن انسان در حالت خواب و بیهوش وضعیت اراده وی چگونه است؟ و آیا در خواب اعم از طبیعی یا مصنوعی و همچنین بیهوشی، اعمال و یا حرکاتی که از مرتکب سر میزند ارادی و هوشیارانه است؟ یا نه وی در این حالت فاقد اراده و قدرت تصمیمگیری و به تبع فاقد مسئولیت کیفری است.
3- در قانون سابق استثنایی بر رفتار فرد مرتکب عنوان نشده و به هر ترتیب وی از نهاد سقوط مجازات قصاص منتفع میگردید در حالیکه در ماده 153 قانون جدید، اگر شخص با علم به اینکه در حال خواب یا بیهوشی مرتکب جرم میشود عمداً بخوابد یا خود را بیهوش کند واجد مسئولیت کیفری خواهد بود.