چکیده:
مقاله حاضر با هدف روشن شدن روند راهاندازی "پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن" با تمرکز بر دوره زمانی دهه 60 و70 میلادی تدوین شده است. این پروژه به علت سرنوشت غمبار و تاسفبرانگیزش در ژاپن معروف شد و همه اتفاقات، نظیر شوک نفتی سال ۱۹۷۳م.، انقلاب سال ۱۹۷۹م. و جنگ هشت ساله ایران و عراق در دهه ۸۰ میلادی در طول اجرای این پروژه رخ داد و در حالی که ضرر و زیان فراوانی برای شرکتهای سرمایهگذار به بار آورد، در سال ۱۹۸۹م. به پایان رسید. در پژوهش حاضر، نویسنده تلاش میکند تا با کشف دو واقعیت مهم و موثر بر پروژه، آن را مورد بررسی قرار دهد. یک: مهارت متمایز مذاکرهکنندگان ایرانی که از همان ابتدا منجر به عقبنشینی تدریجی طرف ژاپنی از مواضع خود در این پروژه شد؛ ایرانیان همواره ابتکار عمل مذاکره را در دست داشتند تا طرف ژاپنی را در خلیج فارس حفظ نماید. دوم: درگیری پیچیده نه تنها بین منافع ایران و ژاپن، بلکه بین شرکتهای ژاپنی دخیل در این پروژه بود؛ آنها نتوانستند تضاد منافع را حل کنند. بدین سبب، یکی از دلایل تاخیر در مراحل ابتدائی پروژه، همین امر بود. در نتیجه،"پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن" از همان آغاز در دام مشکلات و درگیریهای سازمانی گرفتار شد. از آنجایی که پروژه در نهایت شکست خورد، شرکتهای ژاپنی نیز از انتشار اسناد آرشیو برای روشن شدن ابعاد آن خودداری کردند. نویسنده برای غلبه بر این نقص در تحقیقات تاریخی، رویکرد تاریخ شفاهی مبتنی بر مصاحبه همراه با جمعآوری اطلاعات از طریق جستجو در مقالات و مطالب منتشره درباره این پروژه را در پیش گرفته است. از طریق رویکرد تاریخ شفاهی، وی تلاش کرد که به حقایقی دست یابد تا بتواند پروژه پتروشیمی ایران و ژاپن را بر پایه واقعیات و اسناد جدید تحلیل نماید.
خلاصه ماشینی:
و جنگ هشت ساله ايران و عراق در دهه ٨٠ ميلادي در طـول اجـراي اين پروژه رخ داد و در حالي که ضرر و زيان فراواني براي شرکت هاي سرمايه گذار به بـار آورد، در سال ١٩٨٩م .
باقر مستوفي، رئيس شرکت ملي پتروشيمي ايران هيأت را در زمـان بازديـد از نـواحي جنوبي ايران راهنمايي ميکرد، در اين بازديد بود که واکاسوگي درک کرد که از گاز طبيعي که براي توليد نفت ميسوزد و هدر ميرود، ميتوان بهره برد.
مقامات شرکت ملي پتروشيمي ايران ، اعضاي تيم ژاپني را با موارد مختلف برنامه توسعه ، از جمله کتاب ضخيم طرح توسعه پنج ساله اقتصـادي، يـک بسـته سند حاوي توافقنامه هاي سرمايه گذاري مشترک با شرکت هـاي خـارجي و پـيش نـويس توافـق اوليه پروژه پتروشيمي آشنا نمودند.
اين پيشنهاد ايران در حکم يک ثـروت بـادآورده بـراي ژاپنيها بود؛ آنها از مدت ها قبل آرزو داشتند بتوانند بـه جـاي واردات نفـت مـورد نيـاز خـود از طريق شرکت هاي بزرگ بين المللي به طور مستقيم منابع نفت را تأمين نمايند.
نخست وزير نيـز بلافاصله به اين درخواست پاسخ مثبت داد و يکي از شرکت هاي دولتي بـه نـام "شـرکت ملـي توسعه همکاريهاي نفتي ژاپن "٣(در حال حاضر شرکت همکاريهاي نفت ، گاز و فلـزات ژاپـن ) را براي انجام تحقيقات ميداني در ايران معرفـي نمـود.
حجـارزاده متخصـص و مهنـدس شـرکت ملـي پتروشيمي ايران به ژاپن سفر کرد و در باره نحوه اجراي اين پروژه در آينـده نزديـک بـا طـرف ژاپني گفتگو کرد.
بعد از ٥ ماه ، اين شرکت هـاي شيميايي به "شرکت توسعه شـيميائي ايـران " يعنـي شـرکت سـرمايه گـذار ژاپنـي در "پـروژه پتروشيمي ايران و ژاپن " ملحق شدند.