چکیده:
«نفاق»، پدیدهای روانشناختی است که بر اساس متون اسلامی با ملاکهای سلامت روانی در تعارض است. این پژوهش، درصدد سببشناسی، و شناسایی تشابهها و تفاوتهای نفاق با دو مفهوم ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی در روانشناسی میباشد. این پژوهش به لحاظ هدف، از نوع تحقیقات بنیادی و از حیث رویکرد، کیفی است که در گردآوری اطلاعات از روش تحلیل مفهومی محتوایی، بهره میبرد. نفاق، بر اساس متون اسلامی عبارت است از: «یک وضعیت روانی رفتاری نابهنجار که شامل هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن یا قول و فعل در روابط میانفردی میباشد». در بخش سببشناسی از منظر متون اسلامی، عوامل انگیزشی (مثل ترس و طمع)، آمادگیهای روانی (مثل تعصب و احساس ذلت)، و عوامل رفتاری (مثل دروغگویی و خلف وعده) بهعنوان محوریترین عوامل نفاق شناسایی شد. در بخش سببشناسی مبتنی بر دو مفهوم ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، جلب منفعت شخصی، بهعنوان تنها عامل روانشناختی شناسایی شد. نتیجه اینکه در مفهومشناسی نفاق بر اساس منابع اسلامی مفهوم محوری در تعریف نفاق یعنی «هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن» در نظریات و مفاهیم روانشناختی مانند ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، نیز منعکس شده است. در بخش سببشناسی وجود مفاهیم مشترکی مانند «طمع» در متون اسلامی و جلب منفعت شخصی در متون روانشناختی میتواند موجب همافزایی دو ساحت دین و روانشناسی شود.
Hypocrisy" is a psychological phenomenon that, according to Islamic texts, is in conflict with the criteria of mental health. This study seeks to recognize and identify similarities and differences between the two concepts of ethical hypocrisy and cognitive dissonance in psychology. The purpose of this study is fundamental research and qualitative approach that uses conceptual-content analysis method to gather information. The hypocrisy, according to Islamic texts, is: "An abnormal psycho-behavioral condition that includes any apparent dichotomy within or between interpersonal relationships". In the etiology part, from the perspective of Islamic texts, motivational factors (such as fear and greed), psychological preparedness (such as prejudice and sense of disgust), and behavioral factors (such as lying and backwardness) were identified as the most central factors of hypocrisy. In the etiology part based on the two concepts of ethical hypocrisy and cognitive dissonance, self-interest was identified as the only psychological factor. The result is that in the concept of hypocrisy based on Islamic sources, the key concept in the definition of hypocrisy, i.e., "any dichotomy of appearance and inside", is also reflected in psychological theories and concepts such as ethical hypocrisy and cognitive dissonance. In the etiology part, the existence of common concepts such as "greed" in Islamic literature and self-interest in psychological texts can lead to the synergy between religion and psychology.
خلاصه ماشینی:
سببشناسی نفاق از منظر منابع اسلامی و مقایسه آن با دو مفهومروانشناختی ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی ( علی تیمورنژاد / كارشناسی ارشد روانشناسی مؤسسة آموزشی و پژوهشی امام خمینی( aliaram6969@gmail.
نتیجه اینکه در مفهومشناسی نفاق بر اساس منابع اسلامی مفهوم محوری در تعریف نفاق یعنی «هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن» در نظریات و مفاهیم روانشناختی مانند ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، نیز منعکس شده است.
ازاینرو، در این پژوهش علاوه بر ابعاد دینی به ابعاد روانشناختی این مفهوم نیز پرداخته شده و مفاهیم نزدیک به نفاق در متون روانشناسی مورد شناسایی قرار گرفته است.
غزالی، در تعریف نفاق مینویسد: «نفاق مخالفت ظاهر با باطن است که میتواند به صورت گفتاری یا عملی باشد و هر کس طالب جایگاهی در میان مردم باشد، پس چارهای از دورویی با آنها، و تظاهر به صفات پسندیدهای که از آنها عاری است، ندارد و این عین نفاق است» (غزالی، بیتا، ج 10، ص 99).
ذلت «ذلت» نیز در متون ما بهعنوان یکی از عوامل نفاق مورد اشاره قرار گرفته و منافقان با این ویژگی توصیف شدهاند.
سببشناسی مبتنی بر عامل رفتاری برخی آیات و روایات، اشاره به رفتارهایی مانند دروغگویی، خلف وعده، جدال و دشمنی، و ترک نماز جمعه دارند که نفاق بهعنوان پیامد این رفتارها معرفی شده است.
نتیجهگیری حاصل اینکه در مفهومشناسی نفاق بر اساس منابع اسلامی مفهوم محوری در تعریف نفاق؛ یعنی «هرگونه دوگانگی ظاهر و باطن» در نظریات و مفاهیم روانشناختی مانند ریاکاری اخلاقی و ناهماهنگی شناختی، نیز منعکس شده است.