چکیده:
مفهوم حرج به عنوان یکی از عناوینی که در متن قاعده و ادله آن به کار رفته است مورد اهمیت است و باید بررسی شود، لذا برای فهم مفاد قاعده باید مفهوم حرج مورد بررسی قرار گیرد.
با مراجعه به کلام لغویون به این نکته میرسیم که مهمترین و پر کاربردترین معنایی که برای حرج بیان شده است ضیق است پس از آن با بررسی کلام مفسرین نیز میبینیم که معنای ضیق برای حرج دارای قوت بیشتری است اما با مراجعه به موارد استعمال آن در روایات و معانی که ائمه اراده کردهاند در کنار ضیق مفهوم ضیق شدید هم دیده میشود. پس از اینکه در روایات احتمال ضیق شدید مطرح شد با مراجعه به کلام فقها نیز مشاهده میشود که در هر دو معنا به قاعده لا حرج تمسک کرده به این معنا که هر دو معنا را برای حرج در نظر گرفتهاند. نهایتا با بررسی تمام این مراحل در مفهوم شناسی حرج به مفهوم اوسع یعنی ضیق مطلق اخذ میشود نه ضیق شدید.
خلاصه ماشینی:
با مراجعه به کلام لغویون به این نکته میرسیم که مهمترین و پر کاربردترین معنایی که برای حرج بیان شده است ضیق است پس از آن با بررسی کلام مفسرین نیز میبینیم که معنای ضیق برای حرج دارای قوت بیشتری است اما با مراجعه به موارد استعمال آن در روایات و معانی که ائمه اراده کردهاند در کنار ضیق مفهوم ضیق شدید هم دیده میشود.
بنابراین ممکن است در پایان به این نتیجه برسیم که حرج مجمل است یا اینکه فقط شامل مراتب شدید ضیق که لایتحمل عادت است، میشود اما به واسطه ادله دیگر مانند آیه نفی عسر شمول قاعده نسبت به مراتب ضعیفه نیز ثابت شود.
بل يكفي في ذلك أن نفسّر الحرج بالضيق، لانّه معنىٰ عام للحرج الذي صرّح به القرآن الكريم» 2 علاوه بر مطالب مذکور در قواعد فقهیه آیت الله مکارم (دامت برکاته) ذیل قاعده لاحرج این چنین آمده است: « و لكن الإنصاف ان جميع هذه المعاني راجعة إلى معناه الأصلي و هو «الضيق» و اما الإثم و الكلفة، و كذا كثرة الشجر كما في قول القاموس: مكان حرج اى الكثير الشجر فهي من مصاديق الضيق فإن الإثم يوجب ضيقا على صاحبه في الآخرة بل و في الدنيا، فقوله تعالى لَيْسَ عَلَى الْأَعْمىٰ حَرَجٌ* إلخ كأنه بمعنى قولنا ليس على هذه الطوائف ضيق و محدودية في الدنيا من جهة بعض أفعالهم فهم مرخصون فيها، بل و لا ضيق في الآخرة من جهة العذاب و غيره.