چکیده:
با وجود پذیرش سیاست کیفری افتراقی در حوزۀ جرائم اطفال و نوجوانان نسبت به بزرگسالان و پذیرش افراد زیر 18 سال بهعنوان گروه اطفال و نوجوانان در قوانین خاص داخلی و بینالمللی، همچنان محدودۀ سن و آغاز مسئولیت کیفری محل تردید و مناقشه بوده است. اینکه آیا در خصوص سن آغاز مسئولیت کیفری، نگرش دفعی و جهشی (بهطور مطلق در دختر 9 سال و در پسر 15 سال تمام قمری) پذیرفته شود یا شکلگیری مسئولیت کیفری و آمادگی پذیرش کیفر به صورت تدریجی و مرحلهای باشد که در هر مرحلۀ رشدی به تدریج مراتب کیفر از خفیف تا کامل شکل گرفته شود؟ این امر از نگاه نگارنده به دلیل غلبۀ دیدگاه منطق ارسطویی در نگرش قانونگذار میباشد که بنا به فرضیۀ این مقاله، پذیرش نگاه فازی و اعمال این نگرش در بحث سن مسئولیت کیفری میتواند مدرجسازی مسئولیت کیفری و پاسخدهی و مجازات مرتکبین بر اساس رده سنی آنان را شکل داده و انسجام در عملکرد قانونگذار و قضات را به سمت اعمال سیاست کیفری افتراقی هدایت کند. نگارنده با انجام این پژوهش در وهلۀ اول درصدد بررسی قابلیت و چگونگی اعمال نگرش فازی در سن مسئولیت کیفری است که در صورت قابلاعمالبودن این نگرش و راهگشابودن آن، قصد بررسی این موضوع وجود دارد که آیا این نگرش به ایجاد سیستم حمایتی اطفال و نوجوانان و یکپارچگی دادرسی کمک میکند یا خیر. لذا ضمن تبیین و توضیح نگرش فازی و ضرورتهای بهکارگیری آن در حوزههای مختلف، قواعد آن درخصوص سن مسئولیت کیفری با ترسیم نمودارهای فازی و سیستم استنتاجی فازی ارائه شده است تا در نهایت ضرورت بهکارگیری نگرش فازی و نحوۀ اعمال محاسبات فازی در ترسیم رابطۀ سن با درجۀ مسئولیت کیفری و نوع مجازات و فواید این امر نشان داده شود.
Despite the adoption of differential criminal policy in the field of juvenile offenses against adults and the admission of people under the age of 18 as a group of children and adolescents under certain domestic and international laws, the age range and the commencement of criminal responsibility have remained controversial. From the point of view that the Atomic attitude towards the initiation of criminal responsibility is absolute in the girl of 9 years and in the 15-year-old boy of the whole lunar age, or that the formation of criminal responsibility and the readiness of the acceptance of punishment are gradual, Each stage of development is progressively graded, from the mild to the full scale.This is due to the author's view of the dominance of Aristotelian logic in the legislator's view that the adoption of a fuzzy view and application of this view in the discussion of the age of criminal responsibility can be categorized by criminal responsibility and the punishment of perpetrators by category. Shape their age and guide cohesion in legislator performance and judgment towards discriminatory criminal policy. By doing this research, the author is trying to investigate the feasibility and the way of applying fuzzy attitude in the age of criminal responsibility. Does this attitude contribute to the development of a child and adolescent support system and the integrity of the process? Therefore, while explaining the fuzzy attitude and the necessity of its application in different domains, its rules in the area of criminal responsibility are presented by fuzzy diagrams and fuzzy inference system, so that the necessity of applying fuzzy attitude and how to apply fuzzy calculations in drawing the relationship with age are presented. State the degree of criminal responsibility and the type of punishment and the benefits.
خلاصه ماشینی:
اینکه آیا در خصوص سن آغاز مسئولیت کیفری، نگرش دفعی و جهشی (بهطور مطلق در دختر 9 سال و در پسر 15 سال تمام قمری) پذیرفته شود یا شکلگیری مسئولیت کیفری و آمادگی پذیرش کیفر به صورت تدریجی و مرحلهای باشد که در هر مرحلۀ رشدی به تدریج مراتب کیفر از خفیف تا کامل شکل گرفته شود؟ این امر از نگاه نگارنده به دلیل غلبۀ دیدگاه منطق ارسطویی در نگرش قانونگذار میباشد که بنا به فرضیۀ این مقاله، پذیرش نگاه فازی و اعمال این نگرش در بحث سن مسئولیت کیفری میتواند مدرجسازی مسئولیت کیفری و پاسخدهی و مجازات مرتکبین بر اساس رده سنی آنان را شکل داده و انسجام در عملکرد قانونگذار و قضات را به سمت اعمال سیاست کیفری افتراقی هدایت کند.
در این مقاله درصدد پاسخ به این سؤال هستیم که سیاست کیفری ایران در زمینۀ شناسایی مسئولیت کیفری در حوزۀ سن و صغر به چه صورت است و اینکه آیا نگرش فازی در این زمینه قابل اعمال میباشد و تا چه میزان راهگشا خواهد بود؟ برای این منظور ضمن توجه به رویکرد نهادی و قانونی و بر اساس روش اسنادی، نگرش قانون مجازات در حوزۀ سن مسئولیت کیفری اطفال و سبک پاسخدهی کیفری و اصلاحی به آنها با رویکرد فازی مورد توجه قرارخواهد گرفت و بر اساس منطق فازی قواعد مربوط به ایجاد ساختار منسجم جهت شکلگیری تکوینی مسئولیت کیفری و رفع صغر مطرح میگردد.
همچنین از سوی دیگر مشاهده میشود قانونگذار در فصل دهم قانون مجازات اسلامی مصوب 1392 تقریباً صرفنظر از قواعد منطق فازی و بهطور ناخواسته این نگرش را پذیرفته و به نوعی در جرائم مستوجب تعزیر، سن مسئولیت کیفری و ضمانتاجرای آن را بهصورت فازی توسعه داده است.