چکیده:
زمینه و هدف: شبکههای اجتماعی مجازی با توجه به کارکردهای متنوعشان طی دو دهۀ گذشته، محل مناقشات بسیاری بهویژه در حوزۀ سیاستهای دولتها بوده است. در همین راستا، تحقیق حاضر با هدف بررسی تأثیر سیاستگذاری دولت در حوزۀ شبکههای اجتماعی مجازی بر امنیت اجتماعی از منظر جوانان شهر تهران انجام شده است. روش: تحقیق حاضر به روش پیمایشی و به صورت توصیفی – تحلیلی انجام گرفته است. روش گردآوری اطلاعات با استفاده از پرسشنامۀ محقق ساخته بوده که از نظر روایی و پایایی مورد تأیید قرار گرفته است. جامعۀ آماری شامل کلیۀ جوانان کاربر و عضو شبکههای اجتماعی مجازی با سن 18 تا 25 سال شهر تهران است که تعداد 384 پرسشنامه براساس روش نمونهگیری خوشهای چندمرحلهای در بین جامعۀ آماری توزیع و جمعآوری شده است. دادههای جمعآوریشده نیز از طریق آزمونهای آماری ضریب بار عاملی، ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون چندگانه و با استفاده از نرمافزار SPSS23 تجزیه و تحلیل شدهاند. یافتهها: یافتهها نشان داد در بین مؤلفههای سیاستگذاریهای دولت در حوزۀ شبکههای اجتماعی مجازی، قانونمندی با ضریب همبستگی 0/58 و اجرای سیاستگذاریهای دولت با ضریب 0/40، بیشترین تأثیر را در امنیت اجتماعی کاربران جوان داشت. همچنین، ضرایب بتای استانداردشده مشخص کرد متغیر ارائه راهحل یا برنامهریزی با ضریب 0/799 بیشترین و شناخت مسئله با ضریب 0/337، کمترین سهم را در امنیت اجتماعی جوانان کاربر داشته است. نتیجهگیری: کمیت و کیفیت سیاستگذاری دولت در حوزۀ شبکههای اجتماعی میتواند تأثیرات غیرقابلانکاری بر امنیت اجتماعی کاربران جوان داشته باشد. لذا لازم است در سیاستگذاری شبکههای اجتماعی، ضمن توجه به برنامههای جوامع موفق، تعامل و هماهنگی برای ایجاد وحدت رویه در دستگاههای متولی در اجرای برنامههای مصوب وجود داشته باشد.
Background and aim: Virtual social networks have been the subject of many controversies, especially in the area of government policy, given their diverse functions over the past two decades. In this regard, this study aimed to investigate the effect of government policy in the field of virtual social networks on social security from the perspective of youth in Tehran. Research methodology: The present study is a descriptive-analytical survey. Data collection method was used researcher-made questionnaire that its validity and reliability was proven. The statistical population consists of all users of youth and members of virtual social networks aged 18-25 in Tehran; a number of 384 questionnaires were distributed among the statistical population based on multistage cluster sampling. Collected data was analyzed by factor analysis of variance, Pearson correlation coefficient and multiple regression using SPSS 23 software. Findings: The results show that among the indicators of government policy made in the field of virtual social networks, legislation with a correlation coefficient of 0.58 and implementation of government policy making with a coefficient of 0.40 had the most impact on the social security of young users. Also, standardized beta coefficients indicated that the solution or planning variable had the highest co4n tribution of 0.799 and problem recognition with 0.337 had the lowest share in youth user social security. Conclusion: The quantity and quality of government policy-making in the field of social media can have undesirable effects on the social security of young users. Therefore, in social networking policy, it is necessary to consider the programs of successful societies, interact and coordinate them in order to establish procedural unity in the trusted systems in the implementation of approved programs.
خلاصه ماشینی:
بر اين اساس ، هدف اصلي اين مقاله ، تبيـين تـأثير سياسـت گـذاري هـاي دولـت جمهوري اسلامي ايران (با تأکيد بر مصوبات قانوني ، تصميم گيري ها، برنامه ريزي ها، اجرا و ارزيابي مصوبات دولت ) در حوزة شبکه هاي اجتماعي مجازي (فيس بوک ، توئيتر و تلگرام ) بر احساس امنيت اجتماعي کاربران جوانان ١٨ تا ٢٥ سال تهراني (که بيش ترين کاربران آن هستند) است .
به بيان ديگر، هدف اين تحقيق ، طراحي يا تدوين سياست گذاري هـاي رسانه اي دولت از خلال پرسش از جوانان نيست ، بلکه بررسي تأثير سياست گـذاري هـاي دولت در شبکه هاي اجتماعي مجازي بر احساس امنيت اجتماعي جوانـان کـاربر تهرانـي است .
محمودي ، شايان و کلانتـري (١٣٩١) در تحقيقي بـا عنـوان «ابعـاد سياسـت گـذاري توسعة فناوري در فناوري ارتباطات و اطلاعات ايران » به اين نتيجه مـي رسـند از آنجا که عرصة فضاي مجازي ، يکـي از عرصـه هـاي عمومي تلقي مـي شـود و ناديده گرفتن آن از سوي دولت ها منجر به تضييع حقوق مشترک انسان ها مي شود، از اين رو دولت ها موظـف بـه سياست گذاري ، اجـرا و ارزيـابي در ايـن خصوص هستند.
McQuail & Siune نتيجه رسيدند که مقولة رسانه و وسايل ارتباط جمعي نيازمنـد سياسـت گـذاري دقيقـي است ؛ چراکه اين سياست گذاري ها به انحاي مختلف بر تمامي عرصه هاي زندگي فرهنگي سياسي و اجتماعي تأثيرگذار است (به نقل از تحقيقي از گلودينگ ١، ٢٠١١).
به هر ترتيب اين تحقيق نشان داد که سياست گذاري دولت ها (با هر هدفي که باشـد) بر ميزان احساس امنيت کاربران جوان شبکه هاي اجتماعي مجازي تأثيرگـذار اسـت .