چکیده:
در قرن بیستم، گرایشهای اولیه تمرکززدایی و تغییرات در فناوری اطلاعات، حملونقل و ارتباطات منجر به تغییر ساختاری عمدهای در شهرها شد و روند الگوی تکهستهای را که به اشتغال در مرکز تجاری شهر (CBD) تمرکز داشت، متوقف ساخت. هنوز درک روشنی از اینکه آیا شهر چندهستهای، پایدار یا به لحاظ اقتصادی رقابتپذیر هست یا نه، وجود ندارد. هدف از این پژوهش، تحلیل ساختار فضایی شهری با تاکید بر رویکرد ریختشناسی شهر چندهستهای بر اساس الگوی فضایی کانونهای جمعیتی شهر تهران است. از مساله واحد ناحیهای قابل اصلاح[1] (MAUP) برای تعیین واحد فضایی تحلیل استفاده شد. روشهای مورد استفاده خودهمبستگی و آمار فضایی، مدل چندهستهای اسمال و سانگ و روش cut-off بود. نتایج حاصل از ارزش شاخص موران برای سه دوره مقادیر مثبت و نزدیک به یک است میتوان نتیجه گرفت که توزیع فضایی جمعیت تهران دارای خودهمبستگی فضایی است و توزیع خوشهای دارد. نتایج تجربی تحلیل cut-off، شیبهای تراکمی و آمار فضایی نشان داد شهر تهران از الگوی تکهستهای فاصله گرفته و در حال تبدیل شدن به یک ساختار چندهستهای است.
Abstract Early decentralisation trends, changes in information technology, transport and communication led to more profound structural change as the 20th century continued. Therefore, process of monocentric city model stopped, which it focused on employment in CBD. The monocentric city model represents the base that the polycentric city model was built on. There is still no clear understanding of whether or not polycentric city is either sustainable or economically competitive. On the other hand, the concept of functional polycentric city is less well understood than that of morphological polycentric city. The purpose of this study is analysis of urban spatial structure based on the spatial distribution of population on Tehran. The approach examined is of the polycentric city morphological. Modifiable areal unit problem (MAUP) used to determine the spatial analysis unit. The autocorrelation, spatial regression methods, spatial statistics, and polycentric models such as Small & Song, and cut-off have used to analyze the pattern of spatial population distribution. The results showed that the value of the local indicators of spatial association (LISA) for the three statistical periods is positive and close to one. It can be concluded that the spatial distribution of population in Tehran has spatial autocorrelation and a cluster distribution. Experimental results obtained from the slope of the density gradient analysis and spatial statistics showed that Tehran has been transformed from a monocentric city into polycentric, but this structure is still incomplete.
خلاصه ماشینی:
نتایج تجربی تحلیل cut-off، شیبهای تراکمی و آمار فضایی نشان داد شهر تهران از الگوی تکهستهای فاصله گرفته و در حال تبدیل شدن به یک ساختار چندهستهای است.
هر شهر میتواند در ساختارها و عملکردهای فضایی مختلفی رشد کند که این نتیجه عینی تعاملات بین بازارهای زمین و توپوگرافی، زیرساختها، قوانین و مقررات، مالیات، توسعه صنایع، توزیع بنگاههای اقتصادی- اجتماعی، شبکهی حملونقل، تصمیمهای برنامهریزان و توسعهدهندگان املاک و مستغلات و سرمایهگذاران، تجار و سیاستگذاران در طول دورههای مختلف رشد شهر است (Bertaud, 2003; Hall & Pain, 2006; Ding & Zhao, 2014).
همانطور که در شکل 6 نشان داده میشود، بیضوی انحرافی استاندارد تراکم جمعیت نیز این دو کریدور را تایید میکند؛ بهطوریکه بر مبنای دادهها در سطح بلوک برای سه دوره آماری در سال 1375 این بیضوی عمده مناطق مرکزی و جنوبی را تحت پوشش خود داشته است.
این بیضوی برای سال 1390 تغییرات تراکمی را با چرخشی 1/96 درجه گرایشی شرقی و شمال غربی یافته و عمده مناطق مرکزی و شمالی و بخشی از مناطق جنوبی را تحت پوشش قرار داده است و نشان میدهد که تغییرات تراکمی در حال افزایش به مراکز دومی جمعیت میباشد.
(رجوع شود به تصوير صفحه)شکل 6: بیضوی انحرافی استاندارد دورههای آماری 1375 تا 1390 شناسایی خوشههای فضایی جمعیت تحلیل موران محلی LISA: براي نشان دادن پراکنش توزيع فضايی این الگوي جمعیتی، طي دورههای مختلف سرشماری از شاخص محلي پيوند فضايي (LISA) یا موران محلي استفاده شده است.
(رجوع شود به تصوير صفحه)شکل 7: تحلیل خوشههای موران محلی LISA جمعیت 1375 این مورد برای سال 1385 در شکل 8 نشان داده شده است.