چکیده:
از تفسیر «المیزان» در میان تفاسیر فریقین میتوان به عنوان ژرفترین تفسیر یاد کرد که دیدگاهها و آموزههای ارزشمندی در زمینههای مختلف در عرصهی دین شناخت در آن انعکاس یافته است. یکی از عرصههایی که در این تفسیر مورد توجه قرار گرفته علوم و معارف حدیثی است که با عنوان «بحث روایی» در پایان مباحث تفسیری آیات آمده است. نگریستن پیرامون این مباحث، عمق اندیشههای علامه طباطبایی در حوزهی حدیث پژوهی را نشان میدهد. نگارندگان در این مقاله، دیدگاههای حدیثی علامه را در پنج محور مورد بررسی قرار داده است که عبارتند از: ۱) نقش روایات در تفسیر؛ ۲) جایگاه خبر واحد در روایات معارف؛ ۳) حمل روایات تفسیری اهلبیت&به جری و تطبیق؛ ۴) عدم حجیت روایات تفسیری صحابه و تابعان؛ ۵) ضرورت نقد روایات ضعیف یا مجعول. بر اساس این دیدگاهها علامه طباطبایی معتقد است که قرآن در تفسیر خود نیازی به روایات نداشته و روایات نقش تعلیمی نسبت به قرآن دارند. ایشان خبر واحد در حوزهی معارف را فاقد حجیت میداند و بر این باور است که شماری از روایات ناظر به فضایل اهلبیت& باید بر جری و تطبیق حمل شوند. علامه، روایات تفسیری صحابه و تابعان را فاقد حجیت میداند و بر ضرورت نقد روایات ضعیف یا مجعول بر اساس معیارهای نقد سندی و متنی تاکید دارد.
One of the most important explanation among all accepted by both Shia's and Sonni's is Almizan explanation in which teach lots of valuable terms and ideas in different areas of religion's recognition. One of these fields refer to Hadithology in which discussed at the end of each chapter. Looking beyond these Hadithology indicates Allameh Tabatabaee's thought. Writer in this essay try to discuss in five vectors:A. the role of Quotes in explanation,
B. position in Single narration hadith,
C. to relate Exegesis ahl-ol beit hadith,
D. Quotes from Sahabeh and followers as a not reliable source,
E. the importance of weak or false quotes.
He believes that Quran doesnt need quotes in it's explanation. They just play a role of
instructor. He doesnt rely on Single narration hadith in religious education.