چکیده:
جدیترین تهدید ج. ا. ایران، آمریکاست که از نظر نظامی یک کشور دریاپایه است. هدف تحقیق پاسخ به این پرسش است که در سه دهه گذشته چه عواملی موجب بازدارندگی آمریکا در تعرض به منافع امنیتی ج ا. ایران در خلیجفارس شده است؟ در این پژوهش از روش توصیفی تحلیلی و گردآوری اطلاعات کتابخانهای و میدانی و از ابزار پرسشنامه بهمنظور کمی کردن دادهها استفاده شده است. یافتههای تحقیق به صاحبنظران نمونه آماری 100 نفره ارائه شد و سپس با بهرهگیری از نرمافزار SPSS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج بهدست آمده تاکید بر تاثیر عوامل ژئوپلیتیکی، نیروی انسانی، قابلیتهای تجهیزاتی و راهکنشی نیروهای دریایی ایران و... در بازدارندگی نیروی دریایی آمریکا در تعرض به منافع ملی ایران دارد. البته آمریکا در گذشته ضرباتی را به منافع ج. ا. ایران وارد کرده ولی عوامل بازدارنده مورد بحث مانع از واردشدن ضربات بیشتر بودهاند، پس ج. ا. ایران برای حفظ و ارتقای بازدارندگی، باید نسبت به خلق و افزایش عوامل و مولفههای جدید، اقدامهای مناسبی را برنامهریزی و اجرا کند.
Iran’s most important threat, is us threat, that its militarization based on maritime. The purpose of this research is answer to this question that which factors deterred us aggression over Iran’s security interests in Persian Gulf at last three decade? In this research, we used descriptive and analytic method and gathering library in formations questionnaire for quantitative data. The results were shown to 100 specialist people and then we analyzed these results by SPSS software. The results emphasis the impacts of geopolitical, man powers, equip mental and tactical capabilities of Iran naval forces deterring us naval forces aggression over Iran’s security interests. of Course, United States America had hit Iran’s interests at last three decades, but these deterring factors that we referred them, prevented USA from hitting further. Therefore, Islamic Republic of Iran for reserving own security and improvement its deterrence, must practice appropriate actions for creating and developing new factors.
خلاصه ماشینی:
اهميت و ضرورت تحقيق آمريکا به عنوان تهديد اول جمهوري اسلامي ايران با حضـور پـر قـدرت در منطقـۀ خليج فارس ، استمرار اين حضور در منطقه تا دهه هاي آتي و اقدام هاي اين کشور بـراي انزواي سياسي ايران ، اجماع منطقه اي و بين المللي براي مقابله با سياست هاي جمهـوري اسلامي ايران در منطقه و جهان ، انجام رزمايش هـاي مسـتمر و متنـاوب بـا کشـورهاي هم پيمان در منطقه ، ايجاد سپر دفاع موشکي بـا همکـاري و هزينـۀ کشـورهاي حاشـيۀ جنوبي خليج فارس و همچنين با فروش پرحجم و متنوع سلاح و تجهيزات نظـامي بـه کشورهاي منطقه ، در صدد اجرايي کردن راهبرد مورد نظر خود است که در مرحلۀ اول ، تحديد نفوذ منطقه اي ايران و در مراحل بعد، استحاله و براندازي نظام جمهوري اسلامي ايران ميباشد.
حسين علايي نيز در تحقيقي با عنوان «راهکارهاي ارتقاي امنيت خليج فارس با اتکا به ظرفيت هاي محلي» به اين نکته اشاره ميکند کـه مـيتـوان بـا همکـاري کشـورهاي منطقه ، ايجاد توسعۀ داخلي، پرهيز از تنش و بدون بهره گيري از قـدرت نظـامي، امنيـت منطقۀ خليج فارس را کـه اهميـت زيـادي بـراي ايـران و سـاير کشـورهاي منطقـه اي و فرامنطقه اي دارد، از طريق راه هاي زير تأمين کرد: (١) ديپلماسي رفاقت با کشورهاي همسايۀ در خليج فارس ، (٢) جلوگيري از تشديد تخاصم آمريکا با ايران و تلاش براي توافق ضمني بـر سـر امنيت خليج فارس ، (٣) بازدارندگي دفاعي از طريق نمايش قدرت ، (٤) مأيوس سازي دشمن از طريق اتخاذ سياست هاي هوشمندانه ، (٥) پيوندزدن منافع کشورهاي جهان با خليج فارس ، (٦) وابسته کردن هر چه بيشتر منافع کشورهاي خليج فارس به تنگۀ هرمز، (٧) آبادسازي جزاير ايراني خليج فارس ، (٨) ظرفيت سازي در بنادر موجود در سواحل ج .