چکیده:
مبحث وجود ذهنی(معلومات ذهنی از جهان خارج و کیفیت آن) از مباحثی طرح شده در فلسفه اسلامی است که در باب نحوه تحقق و تبیین علم نقش برجسته ای داشته است. نخستین کسی که وجود ذهنی را به عنوان مساله ای مستقل در فلسفه مطرح نمود فخر رازی است چرا که فصل ششم از فصل های باب اول- فی الوجود -کتاب "المباحث المشرقیه" را به بحثی تحت عنوان "فی اثبات الوجود الذهنی" اختصاص داده است. ذیل این مبحث نظریه ای مطرح می گردد که قائل است تنها شبح و تصویری از شیء خارجی به ذهن منعکس می گردد(این نظریه، به نظریه شبح معروف است) که مورد توجه فلاسفه اسلامی نبوده و گاهی هم مورد نقد قرار گرفته است. این پژوهش با روش توصیفی-تحلیلی، ضمن تبیین مساله وجود ذهنی و نظریه شبح، برخی نقدهای وارد شده بر این نظریه را بررسی می کند. استدلال های وارده در رد نظریه شبح که مدعی است به سفسطه منتهی می گردد و نقد دیگر اینکه در بازشناسی اشیاء مجددا باید از اشباح ذهنی مدد گرفت و مستلزم دور است را مورد پذیرش و موجه نمی داند.
The category of the mental mode of existence (mental knowledge of the external world and its quality ) is one of the concepts in Islamic philosophy that plays a significant role in terms of realizing and enlightening the science .Fakhr-e-Razi was The first figure who postulated the concept of the mental mode of existence in the realm of philosophy since he devoted the sixth unit in the first chapter-"on Existence"-to this concept in his book titled Mabahith al-mashriqiyya fi, ilm al- ilahiyyat wa – l-tabi iyyat(Eastern Studies in Metaphysics and Physics)under the argument "On proving the existence of the mental mode of existence". The aforementioned chapter is followed by an argument expounding that it is only the image and the image of an external entity can be reflected in the mind ( this theory is known as the Ghost Theory ), a theory, which is not explored in Islamic philosophy .This research with descriptive - analytical method , while explaining the problem of mental existence and Ghost theory , analyzes some of the criticisms on this theory : the arguments against the theory of the Ghost which claim to be in the end to the fallacy and another criticism that in the recognition of things should be called mental phantoms.
خلاصه ماشینی:
یکی از مهم ترین نظریات در بحث وجود ذهنی، نظریه شبح می باشد که در خصوص تبیین کیفیت معرفت انسان از جهان محسوسات است و برخی از فلاسفه ی اسلامی نقدهای برآن وارد نمودند که سعی در مردود نشان دادن این نظریه داشته اند.
الایحال آیا تصویری از شیء خارجی می تواند حکایتگر صحیح آن شی ء باشد و اگر چنین نیست آیا دیواره موجود بین ذهن و عین، دیواره ای است که با یافتن راه حل جدید قابل فروریختن است یا اینکه این دیوار تا ابد استوار است و شکاف ذهن و عین همواره موجود خواهد بود؟ به هر روی فلاسفه ی اسلامی علی الخصوص ملاصدرا و شارحین حکمت متعالیه برای اثبات وجود ذهنی دلایل متعددی ذکر کرده اند که عبارتند از: الف) اگر وجود، به وجود خارجی و ذهنی تقسیم نشود قضیه حقیقیه باطل می گردد.
استفاده کرده است(ابن سینا،181:1375و196)ولی منظور و مقصودش از آن ها ماهیت است و اولا معتقد است که آنچه به ذهن می آید مباین با آنچه در خارج است، نمی باشد: یکون مثال حقیقته مرتسما فی ذات المدرک غیر مباین له(همو،308:1384).
مطابق نظریه وجود ذهنی آنچه در ذهن ماهیت به عینه در خارج هم هست و با تحقق علم، چیزی در مکان نفس بوجود می آید که آثار خارجی بر آن مترتب نمی گردد که این با نظریه شبح متفاوت است.