چکیده:
نهاد داوری به عنوان یک روش حل اختلاف مبتنی بر توافق و تراضی طرفین اختلاف، از قدیم الایام مورد توجه و اقبال مردم قرار داشته است. این سیستم قراردادی موسوم به داوری مردمی دارای امتیازاتی است که آن را نسبت به سایر روشهای حل اختلاف ممتاز ساخته است. پراکندگیوتنوع مراجعو همچنینکارکرد آنان امکان تدوین قانون آییندادرسی اداری واحد که بر اساس اصول دادرسیمنصفانه باشد کار را مشکل میکند، اما ماهیتشبه قضایی و متمایز بودن آنها از محاکم قضایی و حاکمیت اصولحقوقی و اعمال اداری میتواند نقاط اشتراک برای بررسی انجام تحقیق که امکان ایجاد آئین دادرسی واحد و عدم مغایرت با الزامات قانونی وجود دارد.
در قضاوت، داوری، رسیدگی های اداری و به طور کلی هر نوع اقدام حقوقی بر مبنای انصاف، وجدان اخلاقی است که به تشخیص موضوع میپردازد. در مجموع میتوان برای اصل انصاف ویژگیهایی چون بیطرفی و نفی جانبداری، نفی غرض ورزی، گوش دادن به حرف طرف مقابل (استماع منصفانه)، انجام وظیفه بدون در نظر گرفتن گرایش های شخصی و گروهی انجام وظیفه با رعایت صداقت، تقوی و امانتداری و... را برشمرد. بنابراین سعی داریم به بررسی سنجش اخلاقی انصاف مدارانه داوری پیش از رسیدگیهای شبه قضایی در نظام حقوقی ایران با تاکید بر اصول دادرسی منصفانه بپردازیم.
The arbitration body, as a method of dispute settlement based on the agreement and contention of the parties to the dispute, has long been favored by the public. This popular system of arbitration has privileges that make it superior to other methods of dispute resolution. Diversification and diversification of references as well as their functioning make it difficult to formulate a single administrative code of law that is based on fair trial principles, But the quasi-judicial nature and their differentiation from judicial and rule of law principles and administrative practices can be common ground for investigating the conduct of investigations that may create a single trial and non-compliance with legal requirements. In judgment, arbitration, administrative hearings, and in general, any type of legal action based on fairness is a moral conscience that recognizes the issue. In general, the principle of fairness can be characterized as impartiality, rejection of bias, rejection of bias, listening to the other party's (fair hearing), performance of duty without regard for personal and group tendencies, with due diligence, reinforcement and trustworthiness, and ... enumerated. We therefore seek to examine the ethical assessment of fair arbitration prior to quasi-judicial hearings in the Iranian legal system with an emphasis on the principles of fair trial.
خلاصه ماشینی:
سنجش اخلاقی انصاف مدارانه داوری پیش از رسیدگی های شبه قضایی در نظام حقوقی ایران با تاکید بر اصول دادرسی منصفانه جمشید عباس زاده بیژن عباسی ولی رستمی ابراهیم موسی زاده چکیده نهاد داوری به عنوان یک روش حل اختلاف مبتنی بر توافق و تراضی طرفین اختلاف ، از قدیم الایام مورد توجه و اقبال مردم قرار داشته است .
اگر چه کنترل اداری در ساختار نظام جمهوری اسلامی ایران برای ارزیابی درجه پیشرفت اهداف و برنامه ها می باشد تا جوابگوی دعاوی و شکایات افراد از دستگاه اداری که یک حق طبیعی و مسلم شهروندان میباشد با توجه به این که دولت ها به ارائه خدمات عام المنفعه دست می زنند اجرای ارائه خدمات بعضاً با حقوق و منافع خصوصی در تعارض است و برای تثبیت عدالت نمی توان از کنار آن به سادگی گذشت، نیاز به دادرسی اداری بوده و از سویی دیگر چون دادگاههای عمومی ، تخصص لازم را در زمینه اداری دارا نمی باشند و ساز و کار لازم را ندارند برای رسیدگی به این گونه اختلافات دولت ناچار به تاسیس دادگاههای اختصاصی می باشد.
به زعم برخی از حقوقدانان مراجع شبه قضایی یا دادگاه های اختصاصی اداری، مراجعی هستند که به موجب قوانینی خاص یا ویژه و خارج از سازمان رسمی قضایی و محاکم دادگستری و عموما به عنوان واحدهای مرتبط با واحدهای دولتی و سازمان های حرفه ای با صلاحیت ترافعی تشکیل می شوند و صلاحیت آنها منحصرا رسیدگی و تصمیم گیری در مورد اختلافات و شکایات و دعاوی از قبیل استخدامی، مالی، ارضی و ساختمانی میان سازمان های عمومی و دولتی و حرفه ای با اشخاص خصوصی است که معمولا در اجرای قوانین خاصی که توسعه اجتماعی و اقتصادی و تامین نیازهای افراد است، پیش می آید؛ در نتیجه، حکم آنها جنبه قضایی ندارد و تصمیم اداری محسوب می شود (مدنیان، 1392، 13).