چکیده:
هدف از پژوهش حاضر، بررسی اثربخشی آموزش تقویت مقابله زوجی بر سازگاری زناشویی و راهبردهای مقابلهای زوجی در زوجین بود. روش پژوهش از نوع نیمهآزمایشی با طرح پیشآزمون، پسآزمون و پیگیری با گروه کنترل بود. جامعه آماری را والدین دانشآموزان مدارس ابتدایی (658 نفر) در منطقه کلاچای استان گیلان تشکیل دادند که از میان آنها، 14 زوج با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند انتخاب و در دو گروه (یک گروه آزمایش و یک گروه کنترل) با گمارش تصادفی جایگزین شدند. ابزارهای مورد استفاده شامل پرسشنامههای سازگاری زناشویی اسپانیر (DAS) و راهبردهای مقابلهای زناشویی بومن (MCI) و روش مداخله برنامه آموزش تقویت مقابله زوجی (CCET) بود که در هشت جلسه دو ساعت و 15 دقیقه برای گروه آزمایش آموزش داده شد. دادههای بهدست آمده با استفاده از روش تحلیل واریانس اندازههای مکرر و نرمافزار 21Spss- تحلیل شدند. نتایج پژوهش حاضر نشان داد که آموزش تقویت مقابله زوجی موجب افزایش نمرات سازگاری زناشویی و ابعاد آن شامل رضایت زناشویی، همبستگی دونفری، توافق دونفری و ابراز محبت (0/01>p) و در ابعاد راهبردهای مقابلهای زوجی باعث کاهش نمرات در بعد تعارض، خودسرزنشگری، خودمحوری و اجتناب و افزایش نمرات رویکرد سازنده (0/05>P) شده است. نتایج پیگیری پس از دو ماه در متغیرهای پژوهش بین گروه آزمایش و کنترل تفاوت معنادار نشان داد. بر اساس یافتهها میتوان نتیجه گرفت که زوجین با کاربست مهارتهای تقویت مقابله زوجی در مقابله با شرایط استرسزای زندگی کمتر از راهبردهایی چون اجتناب، خودسرزنشگری و خودمحوری و بیشتر از رویکرد سازنده، گفتوگو و تعامل موثر استفاده میکنند که منجر به سازگاری بیشتر در زندگی زناشویی میشود.
The present study assessed the impact of couples coping enhancement training (CCET) on dyadic adjustment and marital coping strategies. The method of the study is a quasi-experimental with pretest-posttest and follow-up with a control group. The parents of grade school students in Kelachay city in Gilan province, comprised the participants of this study which included 14 couples who were chosen and were randomly organized into two groups (an experimental and a control group). Questionnaires used in this study were Spanier's Dyadic Adjustment Scale (DAS) and Bowman's Marital Coping Inventory (MCI) and the intervention method was the Couple Coping Strength Training (CCET) program, which was trained in eight sessions of two hours and 15 minutes. Data were analyzed using repeated measures ANOVA and SPSS21 software. Results showed that CCET results in an increase in marital adjustment scores and its dimensions including marital satisfaction, consensus, cohesion and affection expression (p <0.01). CEET program also led to a decrease in coping scores and its dimensions including conflict, self-blame, self-interest, avoidance and increasing of effective coping (p <0.05) as components of marital coping strategies. Results of follow-up showed a significant difference between the experimental and control groups after two months. Regarding our findings it can be concluded that couples in coping with stressful life events rarely apply marital conflict, self-blame, self-interest, avoidance and they often use effective coping and efficient communication that lead to higher marital satisfaction.
خلاصه ماشینی:
aQiueer'sstionDnyaairdeics(DAS) و راهبردهاي مقابله اي زناشويي بومن (MCI) و روش DAS( and Bowman's Marital)Adjustment Scale مداخله برنامه آموزش تقويت مقابله زوجي (CCET) بود که در MCI( and the intervention)Coping Inventory هشت جلسه دو ساعت و ١٥ دقيقه براي گروه آزمايش آموزش mCeCthEoTd(wparsoghreamC,ouwplheicChopwinags Sttrraeinngetdh iTnraieniignhgt)داده شد.
سينها و ماکرجي ٢ (١٩٩٠؛ به نقل از قاضيان ، بشارت و رضازاده ، ١٣٩٨) نيز سازگاري زناشويي را فرايندي در نظر گرفتند که در آن زن و شوهر احساسي ناشي از خوشبختي و رضايت از يکديگر دارند که ناشي از اصلاح الگوهاي رفتاري هريک از زوجين به صورت تک يا مشترک است که شامل انطباق سليقه ها، آگاهي از خصوصيات شخصي، ايجاد قوانين رفتاري و شکل گيري الگوهاي رابطه ميباشد (بالي، دينگرا و بارو، ٢٠١٠) که اين مهم در طول زندگي به وجود ميآيد و به ويژگيهاي روابط زناشويي هماهنگ و داشتن عملکرد خوب در ازدواج مربوط است (بودن ، فيشر، نيهيس و نيهپوز، ٢٠١٧).
پس از تشريح اهداف آموزشي و کسب رضايت از ايشان ، همه زوجين شرکت کننده به تعداد ٣٥ زوج به پرسشنامه سازگاري زناشويي اسپانير (١٩٩٧) پاسخ دادند که تعداد ١٤ زوج (٢٨ نفر) که نمره سازگاري زناشوييشان پايين تر از ١٠١ بود انتخاب شدند (پايين ترين نمره در اين مقياس ٠ و بالاترين ١٥٠ است و کسي که نمره پايين تر از ١٠١ داشته باشد از نظر سازنده مقياس ، ناسازگار و داراي مشکل تلقي ميشود) و در دو گروه آزمايش و کنترل (هر گروه ١٤ نفر) با تخصيص تصادفي قرار گرفتند و جهت حضور در جلسات آموزش از ايشان دعوت به عمل آمد.
همچنين نتايج جدول ٢، نشان داد که آموزش برنامه تقويت مقابله زوجي (CCET) بر سازگاري زناشويي تأثير معناداري داشته است ، به طوري که بين گروه هاي پيش آزمون - پس آزمون و پيگيري پيش آزمون در گروه مداخله تفاوت معناداري وجود دارد.