چکیده:
رابطه بین پیشفرضهای اعتقادی پزشکان مسلمان و دانش پزشکی آنان در پژوهشهای «علمشناسی» کمتر مورد توجه قرار گرفته است. نویسنده با تحقیق در منابع پزشکی پزشکان مسلمان و از لابلای مطالب علمی آنان، اصول و مبانی کلامی را که مفروض آنان بوده استخراج و به تبیین و تحلیل آن پرداخته است. رویکرد مقاله نقلی و تحلیلی و نگاهی از بیرون به حصار دانش پزشکی در فرهنگ اسلامی است. این تحقیق نشان میدهد که پیشفرضهای کلامی، هم در حدوث و هم در بقاء با اندیشههای پزشکان مسلمان همراه بوده و خواسته یا ناخواسته چارچوب نظری ساحت معرفتی و عملی جهاننگری آنان را شکل دادهاند. شهسواران دانش پزشکی در فرهنگ اسلامی فرمانبردار باورهای دینی بودند که در ضمیر وجودشان بر آنان فرمان میداده است. جهان از منظر پزشک مسلمان تهی از معنا و بیهدف نیست بلکه علاوه بر چهره مادی، چهره ملکوتی هم دارد.
The relationship between the doctrinal presuppositions of Muslim physicians and their medical knowledge has received less attention in scientific research. By researching the medical resources of Muslim physicians and examining their scientific materials, the author has extracted, explained and analyzed their assumed theological principles. This is an analytical article examining the boundaries of medical science in Islamic culture. The results show that theological presuppositions, both in occurrence and survival, have accompanied the ideas and thoughts of Muslim physicians and, willingly or unwillingly, have formed the theoretical framework of their epistemological and practical worldview. The great figures of the medical field in Islamic culture obeyed the religious beliefs commanded by their hearts. From the point of view of the Muslim physician, the world is not devoid of meaning and it is not purposeless. In addition to its material face, it also has a heavenly face.
خلاصه ماشینی:
مسئله پيشروي اين جستار آن است که پزشکان مسلمان بر پايه چه پيشفرضهاي کلامي ميانديشيدند؟ و پيشفرضهاي کلامي آنان چگونه با روش تجربي دانش پزشکي، سازگار شده است؟ دانش پزشکي در فرهنگ اسلامي چنان با تعاليم ديني آميخته بود که نه پزشک و نه بيمار، ايمان ديني را در تعارض با روش علمي نميدانستند.
پيشفرضهاي کلامي پزشكان مسلمان اعتقاد به خدا و خلقت جهان يکي از شاخصهاي اساسي دانش پزشکي در فرهنگ اسلامي، ايمان راسخِ پزشک به خدا و خشوع در برابر آن و ايمان به عالم آخرت و کسب اعمال خير و ترک افعال شر براي دريافت پاداش اخروي است.
علت العلل و مسبب الاسباب بودن خدا دانش پزشکي در فرهنگ اسلامي در پرتو بينش قرآني، شفادهنده و درمانکننده حقيقي را خدا ميداند، و مروج اين انديشه است که همه آنچه در عالم طبيعت، سبب درمان بيماري ميگردد، خاصيتي است که خدا به آنها اعطا کرده و آنها مجراي فيض شفابخشيِ خداوند هستند و از خود هيچ اثري ندارند.
در منابع مختلف پزشکي فرهنگ اسلامي، بعد از معرفي بيماري و بيان راه درمان آن، عبارت «انشاءالله» آمده است که نشان ميدهد طبيبان مسلمان، به تقدير الهي و غالب بودن اراده خداوند بر هر سببي از اسباب، ايمان داشتند.
پزشک مسلمان حتي اگر مهارت تمام در تشخيص و درمان بيماري داشته باشد و همه امکانات و تجهيزات فني و تکنيکي خود را براي شناسايي مرض و مداواي آن بهکار گيرد؛ با تعبير «انشاءالله» و «باذنالله» اثربخشي دارو و درمان را منوط به اراده الهي ميداند و از توکل به خدا غفلت نميکند، بلکه اعتمادش به تقدير و اراده الهي و خداي سببساز، بيش از مهارت علمي و امکانات خودش است.