چکیده:
کارآمدی نظام سیاسی جمهوری اسلامی به جهت پیوند با بقا و پایداری نظام، از اهمیت بسیاری برخوردار است. از سویی این مهم سبب شده ارزیابی کارآمدی در تحقق عدالت سیاسی بهعنوان اصلیترین هدف نظام جمهوری اسلامی اهمیت آن را دوچندان کند. لذا پژوهش حاضر در پاسخ به این سؤال اصلی که نظام سیاسی جمهوری اسلامی در تحقق عدالت سیاسی در توزیع مناصب سیاسی به چه میزان موفق بوده است، این فرضیه را مطرح میکند که در عرصه برابری در دسترسی به مناصب سیاسی همواره شرایطی برابر برای تودههای مردم در عرصه نامزدی تصدی مناصب سیاسی وجود داشته و اعمال محدودیتهای نهادهای نظارتی و مجری انتخابات در راستای اجرای قانون بوده است. یافتههای تحقیق حاکی از آن است که در عرصه برابری همواره حضور برابر گونه مردم در عرصه نامزدی تصدی مناصب سیاسی وجود داشته و با گذشت زمان شاخص فضیلت و شایستگی نیز در تصدی مناصب سیاسی بیشازپیش مورد توجه و رعایت قرار گرفته است.
The effectiveness of the Islamic Republic's political system is crucial to linking it with the survival and sustainability of the system. This, in turn, has doubled the importance of assessing the effectiveness of political justice as the primary objective of the Islamic Republic. Therefore, the present study, in response to the main question of the degree to which the Islamic Republic of Iran's political system has been successful in achieving political justice in the distribution of political office, raises the hypothesis that in the field of equality of access to political office there is always a level playing field for the masses in the world. There have been nominations for political office and restrictions on election observation and law enforcement agencies. The findings of the research indicate that in the field of equality there has always been an equal presence of people in the field of candidacy for political office.
خلاصه ماشینی:
لذا پژوهش حاضر در پاسخ به اين سؤال اصـلي کـه نظـام سياسـي جمهوري اسلامي در تحقق عدالت سياسي در توزيع مناصب سياسي به چـه ميـزان موفق بوده است ، اين فرضيه را مطرح ميکند که در عرصه برابـري در دسترسـي بـه مناصب سياسي همـواره شـرايطي برابـر بـراي تـوده هـاي مـردم در عرصـه نـامزدي تصدي مناصب سياسي وجود داشته و اعمال محـدوديت هـاي نهادهـاي نظـارتي و مجري انتخابات در راستاي اجراي قانون بوده است .
لذا پژوهش حاضر در پاسخ به ايـن سـؤال اصـلي کـه نظـام سياسي جمهوري اسلامي در تحقق عدالت سياسي در توزيع مناصب سياسي به چه ميـزان موفق بوده است ، اين فرضيه را مطرح ميکند که در عرصه برابري همـواره نگـاهي برابـر بـه توده هاي مردم در نظام جمهوري اسلامي وجود داشته و ايـن روش در حضـور برابـر گونـه مردم در عرصه نامزدي تصدي مناصـب سياسـي همـواره بـوده و اعمـال محـدوديت هـاي نهادهاي نظارتي و مجري انتخابات ، در راسـتاي اجـراي قـانون بـوده اسـت .
مؤلفه هاي عدالت سياسي با تبيين رويکرد پژوهش حاضر به مقوله عدالت سياسي ضروري است بـه منظـور ارزيـابي کارآمدي نظام سياسي جمهوري اسلامي در تحقق عدالت سياسي معيـار و شـاخص هـاي عدالت سياسي بيان شود و از طريق شناخت اين شـاخص هـا بتـوان دريافـت کـه عـدالت سياسي در عرصه توزيع مناصب سياسي به چه ميزان در کشور محقق شده است .
اما اين نگاه عـدالت محـور نظـام جمهـوري اسـلامي بـه تحقـق مطلوب عدالت سياسي در توزيع مناصب سياسي به تنهايي کـافي نيسـت و بـراي ارزيـابي کارآمدي نظام ضروري است تحقق ايـن مهـم باتوجـه بـه وضـعيت موجـود نظـام سياسـي جمهوري اسلامي در دستيابي به عدالت سياسي مورد ارزيابي قرار گيرد.