چکیده:
توحید و مسائل مربوط به آن از جمله مسائل محوری در منظومهی اندیشهی اسلامی به شمار میآید، به طوری که فهم درست و دریافت صحیح آیات کلام الهی در این مورد همواره ذهن اندیشمندان مسلمان را به خود مشغول داشته است. در فضای اندیشهی کلامی و فلسفی، عقل به عنوان کارآمدترین قوای ادراکی برای فهم و دریافت جهان بینی توحیدی محسوب شده است. جهت گیری تلاشهای عقلی نیز همواره تنزیه خداوند و دورداشت و تعالی وی از جهان و مخلوقات را نتیجه گیری کرده است. این نتیجه گیری طبیعت قوای عقل است و اصل تنزیه نیمی از معرفت صحیح توحیدی را در بردارد. اما از طرفی نیز پرسشهایی بدون پاسخ در مورد چگونگی ارتباط خداوند با جهان باقی میماند. این کاستی تلاشهای بسیاری را از سوی اندیشمندان مسلمان در زمینههای گوناگون از جمله کلام، فلسفه و عرفان رقم زده است. محی الدین ابن عربی به عنوان عارفی بزرگ و اندیشمندی برجسته با طرح جهان بینی توحیدی مبتنی بر تشبیه، نیمهی دیگر جهان بینی توحیدی را کامل کرد. وی با معرفی و تبیین قوهی خیال در کنار قوهی عقل در آثار خود و پرداختن به کارکردهای عقل و خیال در شکل دهی جهان بینی توحیدی پازل معرفتی را بر اساس نگاه وحدت وجود کامل کرد. در پژوهش حاضر تلاش شده است تا ضمن معرفی هر یک از این دو قوه به ارتباط نگاه تنزیهی و تشبیهی پرداخته شود. هچنین به کارکرد نگاه ترکیبی تنزیهی و تشبیهی در درک صحیح جهان، چگونگی ارتباط آن با حق تعالی و همچنین دربافت درست آیات الهی اشاره گردد.
The principle of Monotheism and its related issues are among pivotal issues in our Islamic Thought System, in a way that a correct understanding and reception of Ouranic Verses in this case has always preoccupied the minds of Muslim thinkers. In the world of Kalam and Philosophical thought, intellection is known as the most useful perceptive power in order to understand and perceive the monotheistic world view. The orientation of the intellectual attempts has been led to the transcendence, Supremeness and sublimation of God on the world and his creations. Such a result is the nature of the intellectual power and the principle of God's transcendence is considered as half of a correct knowledge of monotheism. On the other hand, however, there remains some unanswered questions on the connection between God and the world. This deficiency has made a great deal of Muslim thinkers in the fields of Kalam, Philosophy, and Mysticism to work on the issue. Ibn Arabi, as a great mystic and a leading thinker completed the other half of monotheistic world view by sketching a monotheistic world view based on immanence. By introducing and elaborating on the power of imagination next to the power of intellection in his works and functions of intellection and imagination in the forming of a monotheistic world view, he completed the puzzle of knowledge in accordance with the perspective of pantheism. It has been attempted in this study to introduce each of the two powers, describe the connection between the transcendent and immanent perspective and to consider the function of mixed perspective of transcendence and immanence in having a correct understanding the world, the how of its connection thereof with the almighty God and also the having a correct perception of Ouranic Verses.
خلاصه ماشینی:
از بررسی تاریخ علم کلام می توان نتیجه گرفت که به رغم تلاش های فراوان عقلی و استنادات نقلی که هریک از متکلمان برطبق مشرب فکری خود انجام دادند مسئلۀ اسما و صفات خداوند به نحوی قانع کننده در نظریه ای جامع و مانع به ایجاد یک جهان بینی توحیدی منجر نشد و محورهای اساسی مورد پرسش و ابهام و اشکال همچنان تا حدزیادی بر قوت خود ماندند؛ ضمن اینکه با نگاهی اجمالی به سیر تاریخی نظریات کلامی در این باب به یک نقطۀ نهایی و قدر مشترک قابل قبول از دیدگاه های طرح شده نمی رسیم ، بنابراین می توان گفت که این مسئله در تاریخ اندیشۀ اسلامی بر قوت خود باقی بود و همچنان ذهن اندیشمندان مسلمان را به خود مشغول می داشت (صابری ، ١٣٩٠، ج ١: ٣٢).
برزخیت الوهیت و اسمای الهی گرچه در بحث از تنزیه و تشبیه تأکید مداوم بر عدم ارتباط ذات با ممکنات است اما وجود و جهان موجود ضرورتی ایجاب میکند تا با سخن گفتن از تشبیه به روی دیگر این مسئله پرداخته شود.
ابن عربی میگوید ماهیت مراتب نسبت است و مانند اسما فقط از حیث الوهیت ، و نه با نظر به ذات ، قابل درک هستند زیرا خود ذات مرتبه نیست : خداوند با ملاحظۀ ذاتش از عوالم غنی است ، بنابراین ما دربارٔە او فقط به عنوان یک معبود سخن میگوییم .