چکیده:
در آمایش سرزمین، موضوع فضا و تحلیل قانونمندیهای حاکم بر شکلگیری آن، کلیدیترین نقش را در برنامهریزی دارد. به طور کلی در مورد فضا برداشتها و تعابیر مختلفی وجود دارد، اما در مجموع میتوان گفت فضا دربرگیرنده روابط متقابل اقتصادی اجتماعی بخشی از جامعه در محیط مشخصی از سرزمین است و سازمان فضایی تبیین روابط بین انسان و فضا و فعالیتهای انسان در فضا است. هدف این مقاله تحلیل و بررسی نقش نواحی پیرامونی در سازماندهی سیاسی فضایی پایدار کلانشهر تهران است. سؤال اصلی مقاله این است که نقش نواحی پیرامونی در سازماندهی سیاسی فضایی پایدار شهرهای ایران با تأکید بر کلانشهر تهران چگونه است؟ فرضیه پژوهش برای پاسخگویی به سؤال اصلی این است که سازمان فضایی نواحی پیرامونی کلانشهر تهران از نظر سیمای کلی و چگونگی پراکنش و اسکان جمعیت و توزیع استقرار و ساختار اقتصادی ـ اجتماعی و کنشهای متقابل بین آنها به دلیل ناپایداری سازماندهی سیاسی فضایی پایدار کلانشهر تهران را با چالش مواجهه کرده است. روش انجام این مقاله توصیفی- تحلیلی است که در آن سعی خواهد شد با استفاده از آمارهای رسمی و منابع علمی موجود به تحلیل موضوع پژوهش پرداخته شود. نتایج مقاله نشان میدهد که با شناخت روند سازمانیابی فضا در نواحی پیرامونی میتوان دریافت که تحولات کلانشهرها به چه سمت و سویی گرایش دارد و در نتیجه در توافق با استراتژی توسعه آن شهر هست یا نه. همچنین میتوان نتیجه گرفت که در برنامهریزی فضای کلانشهرها، کدام روندها را باید تقویت یا تضعیف کرد یا به وجود آورد.
There are generally different interpretations and interpretations of space, but overall it can be said that space encompasses socio-economic interrelations of a part of society in a given environment of the land. And the spatial organization is the explanation of the relationship between man and space and human activities in space. The purpose of this article is to analyze the role of peripheral areas in the sustainable spatial political organization of Tehran metropolis. The main question is what is the role of peripheral areas in sustainable spatial political organization of Iranian cities with emphasis on Tehran metropolis? The research hypothesis to answer the main question is that Spatial Organization of Suburbs of Tehran metropolis in terms of the general picture and how the population is distributed and settled and the distribution of social-economic establishment and the interactions between them due to the instability of the stable spatial political organization, the metropolis of Tehran has been challenged. The method of this paper is descriptive-analysis where will try analyze the research topic using official statistics and available scientific resources. The results of the paper show that Understanding the process of organizing space in the peripheral areas can be seen that in what direction do the metropolitan developments take place? And so it is in line with the city's development strategy. It can also be concluded which trends in metropolitan space planning need to be strengthened or weakened or created.
خلاصه ماشینی:
تحلیل و بررسی مفهومی نقش نواحی پیرامونی در سازمان دهی سیاسی فضایی پایدار شهرهای ایران ؛ مطالعه موردی کلان شهر تهران 1 دکتر حیدر لطفی تاریخ دریافت : ١٣٩٨/٠٧/٠٩ تاریخ پذیرش : ١٣٩٩/٠١/٢٧ چکیده : در آمایش سرزمین ، موضوع فضا و تحلیل قانونمندیهای حاکم بر شکل گیری آن ، کلیدیترین نقش را در برنامه ریزی دارد.
مهم ترین راه دست یابی به این هدف ، آگاهی از وضعیت توزیع خدمات و وضعیت عدالت فضایی در نواحی پیرامونی در سطح شهر است تا از این طریق ، مدیریت شهری با عمل آگاهانۀ خود از نابرابریهای موجود در توزیع خدمات کاسته ، زمینه رشد متوازن مناطق را فراهم آورد(دادش پور و رستمی، ١٣٩٠: ٣).
با توجه به اصول و آموزه های مکاتب بشری و مکتب آسمانی اسلام ، شش معیار برای عدالت فضایی در نواحی پیرامونی در این تحقیق استخراج شده است که عبارت اند از: ١- برابری فرصت ها: برای رسیدن به عدالت در جامعه باید، فرصت برابر برای همه آحاد جامعه در دسترسی به منابع و خدمات شهری تأمین گردد تا هر کس بر اساس توانایی و لیاقت خود از آن ها برخوردار شود.
از این رو، برنامه ریزی شهری عدالت محور بایستی مشارکت ساکنین در تهیه و اجرای طرح های شهری، وضع قوانین برای توزیع عادلانه بودجه در مناطق و محلات و همچنین آگاه سازی اجتماعی در فرآیند تصمیم گیری های فضایی را در اولویت کاری خود قرار دهد.
این معیار نشان میدهد که عدالت فضایی در نواحی پیرامونی در برنامه ریزی شهری یک گفتمان مشارکت جویانه است (٢٠١٦ ,Hayek).