چکیده:
اعتبار به عنوان یکی از ملاکهای مهم گزینش و نقل روایات نزد شیخ صدوق مطرح است، اما اینکه این ملاک در کلیه روایات و آثار وی، مدنظر بوده، میان عالمان حدیث محل اختلاف است. مقاله حاضر که به روش توصیفی ـ تحلیلی به سامان رسیده، به بررسی میزان اعتبار انواع روایات در آثار شیخ صدوق از نگاه وی پرداخته است. یافتهها نشان میدهد که وی ـ جدای از کتاب من لایحضره الفقیه که به اعتبار روایات آن تصریح کرده ـ در سایر آثار ملاکهای دیگری چون مناسبت با محتوای کتاب و سبک آن نوشتار را لحاظ کرده و درجه اعتبار روایت احیاناً در اولویت بعدی وی بوده است. همچنین از آنجا که موضوع اعتبار در روایات طبی، اعتقادی، تفسیری و اخلاقی بسان روایات فقهی حائز اهمیت نبوده ملاک اصلی انتخاب وی واقع نگردیده است. با این حال، گفتنی است شیخ صدوق در اکثر موارد، روایاتی را برگزیده که «عدم اعتبار» آنها برای وی محرز نگشته و گاه که به نقل روایت غیر معتبر پرداخته به عدم اعتبار و احیاناً دلیل نقل آن تصریح کرده است.
Credit is one of the important criteria for selecting and quoting narrations from Sheikh Sadough. However, there is a difference of opinion among the scholars of hadith that criterion has been considered in all their narrations and writings. The present article is descriptive-analytical, that examines the validity of various narrations in Sheikh Sadough’s works from his viewpoint. The findings show that he – except the book "Man la Yahzoror Faghih" which accepts the validity of its narrations - in other works, other criteria such as: occasion with the content of the book and style, consider that article and the credibility of the narrative has probably been his next priority. Also, since the subject of validity in medical, doctrinal, interpretive and moral narrations has not been as important as jurisprudential narrations, the main criterion for his selection has not been established. However, it should be noted that in most cases, Sheikh Sadough has chosen narrations for which "invalidity" has not been established. And whenever he narrates an invalid narration, he refers to the invalidity and possibly the reason for its narration.
خلاصه ماشینی:
اعتبارسنجی گونههای مختلف روایات نزد شیخ صدوق معصومه طاهریان قادی 1 سیدمحسن موسوی 2 مهدی تقی زاده طبری 3 سیدعلی اکبر ربیع نتاج 4 چکیده اعتبار به عنوان یکی از ملاکهای مهم گزینش و نقل روایات نزد شیخ صدوق مطرح است، اما اینکه این ملاک در کلیه روایات و آثار وی، مدنظر بوده، میان عالمان حدیث محل اختلاف است.
در مورد آثار صدوق نیز بحرانی بر این نظر است که صدوق قایل به صحت تمامی روایات موجود در آثارش بوده است، مگر در مواردی که تصریح بر عدم اعتبار آنها کرده باشد.
در مواردی که روایت غیر صحیحی را نقل میکند علت نقل آن را نیز تذکر میدهد و اشکالات وارد بر سند و متن روایت را نیز متذکر میگردد، اگرچه در این مورد تنها در کتاب من لایحضره الفقیه تصریح کرده است، اما با تتبع در سایر آثارش دانسته میشود که شیوه او در تألیف سایر آثار نیز چنین بوده است» (بحرانی،بیتا، 23: 547).
با وجود تمامی تفاصیل، برخی بین روایات مرسل موجود در کتاب من لایحضره الفقیه تفکیک قایل شده و گفتهاند: هر جایی که صدوق از صیغه جزم برای نقل روایت استفاده کرده است، به صحت روایت اطمینان داشته و صیغه غیر جزم نشانگر عدم اعتماد صدوق بر صحت روایت بوده است (میرداماد، ١٤٢٤ق، ١٧٤).
2072 A Review of the Rijāl Status of the Last Transmitter in the Transmission Chain of the “Iqra’ Kamā Yaqra’ al-Nās” Narration Zahrā Qāsimnizhād*1 Ismā‘īl Zāri‘ī 2 Abstract One of the narrations relied upon by the qur’ānic sciences scholars, Islamic jurisprudents, Qur’ān interpreters, and Qur’ān recitation researchers in their studies is the narration “Iqra’ kamā yaqra’ al-nās”.