چکیده:
هدف این پژوهش، پیشبینی اهمالکاری تحصیلی بر اساس متغیرهای مدیریت زمان، باور هوشی و عزتنفس در دانشگاه پیامنور شهرستان دامغان بود. این پژوهش، توصیفی و از نوع همبستگی بود. تعداد 204 نفر از دانشجویان دختر مقطع کارشناسی که در پژوهش علمی شرکت کرده بودند از میان 621 دانشجو که در سال تحصیلی 97-96 مشغول به تحصیل بودند بهعنوان آزمودنی انتخاب شدند. برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای اهمالکاری تحصیلی (Solomon & Rothblum, 1984)، عزتنفس (Cooper Smith, 1967)، باورهای هوشی (Babaei, 1999) و مدیریت زمان (Britton & Tesser, 1991) استفاده شد. برای تحلیل نتایج از آماره رگرسیون چندگانه استفاده شد. نتایج نشان داد مدیریت زمان و عزتنفس کلی روی اهمالکاری تحصیلی در دانشجویان تاثیر معکوس دارد (۰۱/۰>p). همچنین اهمالکاری تحصیلی با باور هوشی ذاتی رابطه معنیداری ندارد، اما این متغیر با باور هوشی افزایشی رابطة معکوس معنیدار دارد (۰۱/۰>p).
Educational procrastination is able to inhibit learning process and reduce academic achievement. Therefore, the purpose of this study was to predict academic procrastination based on time management, belief, and self esteem variables at Payame Noor University of Damghan. A total of 204 undergraduate undergraduate students who participated in scientific research were selected from 621 students studying in the academic year of 2017-2018. This research is descriptive and correlational. Data were collected by Educational Inventory Questionnaire (Solomon and Rothblum, 1984), Self-esteem Questionnaire (Cooper Smith, 1967), IQI Questionnaire (Babaie, 1377), Time Management Questionnaire (TMQ) (Britton and Tesser, 1991). The results were used to test the hypotheses and confirm or reject them from multiple regression statistics. Results showed that time management and self-esteem have a reciprocal effect on academic proclivity in students (p<0.01). There is also no significant relationship between academic procrastination with entity intelligence belief, but this variable has an inverse relationship with incremental intelligence belief (p<0.01).
خلاصه ماشینی:
چکیده هدف این پژوهش، پیشبینی اهمالکاری تحصیلی بر اساس متغیرهای مدیریت زمان، باور هوشی و عزتنفس در دانشگاه پیامنور شهرستان دامغان بود.
برای جمعآوری دادهها از پرسشنامههای اهمالکاری تحصیلی (Solomon & Rothblum, 1984)، عزتنفس (Cooper Smith, 1967)، باورهای هوشی (Babaei, 1999) و مدیریت زمان (Britton & Tesser, 1991) استفاده شد.
واژههای کلیدی: اهمالکاری تحصیلی، مدیریت زمان، باور هوشی، عزتنفس The prediction of academic procrastination based on the power of time management variables, belief, self-esteem among female students of Payame Noor University of Damghan Zahra amirhosine.
Therefore, the purpose of this study was to predict academic procrastination based on time management, belief, and self esteem variables at Payame Noor University of Damghan.
هاول و بورو (Howel & Buro, 2009) در پژوهش خود به این نتیجه رسیدهاند که بین باورهای هوشی افزایشی و اهمالکاری رابطة منفی معنادار وجود دارد.
بهطورکلی مشاهده اهمالکاری بالا در جامعه، بهخصوص در جامعة دانشجویی، محقق را بر این داشت که سهم مدیریت زمان، باور هوشی، عزتنفس در پیشبینی متغیر اهمالکاری تحصیلی را مورد سنجش قرار دهد؟ در راستای این هدف چند فرضیه آزمون شدند که عبارتاند از: 1- مدیریت زمان و اهمالکاری تحصیلی دانشجویان دختر دانشگاه پیام نور شهرستان دامغان رابطه معکوس معنادار دارد.
سهم این مؤلفه منفی است به ازای هریک واحد افزایش در مدیریت زمان بلندمدت، 455/0 انحراف استاندارد در اهمالکاری تحصیلی کاهش رخ میدهد.
سهم این مؤلفه منفی است به ازای هریک واحد افزایش در باور هوشی افزایشی، 207/0 انحراف استاندارد در اهمالکاری تحصیلی کاهش رخ میدهد.