چکیده:
حمله حیدری، یکی از منظومههای حماسی است که باذل مشهدی آنرا به تاسی از شاهنامه فردوسی سروده است. این منظومه اثری تاریخی- دینی است که مضمون اصلی آن روایت داستان زندگی حضرت محمد (ص) و جنگهای او، بیان قهرمانیهای علی (ع) و معجزات و کرامات آنها، رخدادهای تاریخی مربوط به صدر اسلام و ثبت شده در کتب سیر و تاریخ است، در حقیقت جنبۀ تاریخی اثر کاملا مشهود است و تاریخ زمینهای برای پیوند حوادث تاریخی و گاه خارقالعاده شده است. هدف سراینده هدفی اعتقادی و دینی است. در این مقاله که به روش کتابخانهای و به شیوۀ توصیفی-تحلیلی نوشته شده است به بررسی سبکشناسی این اثر پرداختهایم. هدف اصلی این مقاله بررسی و تعیین ویژگیهای سبکی در حملۀ حیدری است. نتایج تحقیق نشان میدهد که انتخاب بحر متقارب به علت ازدیاد هجاهای بلند و ختم شدن به رکن مقصور، باعث نزدیکی به اسلوب زبان حماسی شده است. تکرار واج، واژه، تخفیف کلمات و جناس، باعث افزایش موسیقی درونی این منظومه شده است. ساختار سبکی واژهها آمیزهای از زبان غنایی، دینی و حماسی به وجود آورده است که با منطق سبک حماسی ناسازگار است و تقدیم فعل، به کار بردن جمله وارههای خاص شاهنامه و مطابقت صفت و موصوف از ویژگیهای نحوی کلام اوست. مختصات ادبی کلام باذل، بیشتر بر تقلید استوار است؛ بیشترین نوع تشبیهات حسی به حسی است که با فضای حماسی اثر مطابقت دارد. استعارهها بیشتر مکنیهاند و غیر حماسی؛ کنایه هابیشترعامیانه و محاورهای است و روح حماسی ندارد.
The Hamleh-ye heydari is one of the epic poems written by Mashhadi in the Ferdowsi Shahnameh. This poem is a historical-religious work whose main theme is the narration of Muhammad's life story and his wars, the expression of Ali's heroics. And their miracles and miracles are historical events related to the early days of Islam and recorded in the course of history and history, in fact the historical aspect of the work is quite evident and history has become the ground for linking historical and sometimes extraordinary events. The poetic purpose is a religious and religious purpose.
In this paper, which is written in a descriptive-analytical way, we have studied the stylistics of this work. The main purpose of this article is to investigate and determine the stylistic features of the Haidari attack. The results of the research show that the selection of transverse breeches due to the high syllables and the closure of the pulse has caused the epic linguistic proximity. Repetition of phonemes, words, words, and puns has increased the introspection of the poem.
The stylistic structure of the words has created a mixture of rich, religious and epic language that is incompatible with the logic of the epic style and the presenting of the verb, the use of specific Shahnameh syntax, and the syntactic and syntactic properties of the word. He is.
The literal co-ordination of the word is more based on imitation; it is the most sensory-like analogy that corresponds to the epic space of the work. The metaphors are more mockery and non-epic; it is more folk and interactive and has no epic spirit.
خلاصه ماشینی:
urmia@mozaffari( A Study of the Style and Content of the Religious Epic of " Hamleh-ye heydari " by Bazhal Mashhadi Ali Balaghi Inaloo1, Abdolnasser nazariani2(correspondent author), Alireza Mozafari Abstract The Hamleh-ye heydari is one of the epic poems written by Mashhadi in the Ferdowsi Shahnameh.
(نقد زبان حماسـی در حمله حیدری باذل مشـهدی، ملک ثابت و شهبازی: ٣٥٣) در ساقینامه های موجود در حملۀ حیدری، با وجود یکسانی وزن ، به علت انتخاب واژگان و ترکیبات غیر حماسی، لحن و آهنگ حماسی منبعث نمیشود و این عامل دلیلی بر اثبات این نکته است که وزن و بحر متقارب به خودی خود نمیتواند زبان حماسی بیافریند،بلکه واژگان و ترکیبات ، محتوا و چگونگی ترتیب کلام نیز در این میان تاثیر بسزایی دارند.
ساقی نامه ســـاقی نامه ها که به تقلید از نظامی(در اســـکندنامه ) در این اثر پدید امده اند، به جای برائت اســتهلالهای قوی در حماســۀ فردوســی آمده اند که متاســفانه به دلیل نداشــتن روح حماسی، سبب ضعف بیان حماسی شده اند، زیرا «در این ساقینامه ها شاعر به تغزل و غزل و مضامین خاص آن نزدیک میشود، و صنعت و تصنع به ساحت حماسه راه پیدا میکند و به جای لشــگریان ، ســاقی و مطرب و جام ، صــف میکشــند و البته در برابر اینان غم در جبهۀ مقابل صف ارایی میکند و ادوات جنگی هم میشوند از چشم ، مژگان و نگاه ( سبک شناسی حملۀ حیدری ملابمانعلی راجی کرمانی، فضـــیلت : ٢٠ ) در حالیکه در یک اثر حماســـی، خواننده پیوسته انتظار دارد که تمام رنگ و بوی حماسی داشته باشد و هرچه میزان عناصر غنایی کمتر باشد، بهتر است (بررسی عناصر سازندۀ شعر در حملۀ حیدری، صرفی: ٣٤) اما باذل در این ســاقینامه ها، به زبان غنایی و عرفانی نزدیک شــده اســت .