چکیده:
بنیانهای فکری و هویتی یک جامعه در شکلگیری و جهتدهی به تحولات سیاسی و اجتماعی آن جامعه اهمیت بسیار دارد و سیر حرکت جامعه بر این اساس تعیین میگردد. از طرفی تحولات سیاسی اجتماعی نیز در تکوین هویتها موثرند لذا بیتوجهی به این مسئله میتواند از به سامان رسیدن جوامع در عرصههای سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی جلوگیری و زمینه بروز چالشهای مهمی را فراهم آورد. بررسی رابطه هویت و تحولات سیاسی اجتماعی از آن جهت حائز اهمیت است که اولاً این پدیده در فرآیند زمان در جامعه شکل گرفته و ازرویدادها و تغییر و تحولات تاریخی تاثیر پذیرفته است. ثانیاً هر هویتی در جامعه و میان گروههای اجتماعی مشاهده میشود، برگرفته از جریانهای تاریخی ادوار مختلف است همچنین از منظر جامعه شناختی از عوامل مهم انسجام اجتماعی، عامل هویت میباشد چراکه یک ملت هر چه که از هویت محکمتر و منسجمتری برخوردار باشد، به همان اندازه در تحکیم پایههای همبستگی و وفاق اجتماعی موفقتر خواهد بود. برهمین اساس در این پژوهش، نقش و تاثیر عامل هویت در شکلگیری حوادث دورهی معاصر ایران به ویژه انقلاب اسلامی وهمچنین تاثیرحوادث سیاسی و اجتماعی برهویت را با استفاده ازروش اسکینر مورد تحلیل وبررسی قرار دادهایم.
خلاصه ماشینی:
در واقع هویت ایرانی در طول تاریخ علیرغم تاثیر پذیری از برخوردهای فرهنگی و تمدنی متعدد و نیز تحمل فراز و نشیبها به ویژه در معرض قرار گرفتن تهاجمات اقوام دور و نزدیک، توانسته بود بر محور ایرانی بودن و اسلامی بودن به عنوان دو رکن اساسی در هویت ایرانیان، تداوم خود را در بستر تاریخ تثبیت کند، اما سیاستهای هویتی اتخاذی در دورهی پهلوی؛ موجب بروز شکافها و تعارضات و تنشهای فرهنگی در جامعه ایران گردید و در این میان بیش از هر چیز سیاستهای تجدد گرایانه مبتنی بر الگوهای باستانی ایران و افراط در تقلید از ظواهر نوین غرب، در ایجاد این بحران موثر بودند چرا كه اساساً اندیشه نوسازی به دلیل كپی برداری آن از الگو های غربی و عدم تطابق آن با فرهنگ و باورهای اجتماعی جامعهی ایرانی که خمیر مایه مذهبی داشت و نیز عدم آمادگی ایرانیان در پذیرش آن، زمینه بروز بحران هویتی را فراهم نمود.
درحالیكه خواست طبقات مختلف جامعه چیز دیگری بود، حکومت پهلوی راه دیگری میرفت اما از آنجا که عناصر و مولفههای هویت اصیل ایرانی - اسلامی؛ در تار و پود ایرانیان جا گرفته بود شاهد مقاومت در برابر این سیاستهای هویتی هستیم و بر همین اساس میتوان گفت از مهمترین علل بروز انقلاب اسلامی، تضاد اساسی و ماهوی بین مولفههای هویتی مردم ایران با ذهنیت و عینیت حاكم بر نظام سیاسی پهلوی بود كه موجب بروز تضاد و اختلاف بین ساختار اجتماعی و سیاسی میشد.