چکیده:
یکی از محکها و ابزارهای بررسی عناصر تصویرآفرین، دانش سبکشناسی است که در آن، بررسی و سنجش ابزارهای ادبی و عنصرهای بلاغی موجود در زبان شاعران، یکی از شیوههای دقیق و متریک برای شناخت و ترسیم تصویرهای شعری است. این مطالعه که به روش کمّی ـ آماری انجام شده است، نخست به بررسی آماری و مقایسهای دو گروه از صناعات ادبی منفرد (تشبیه، کنایه، استعارة مصرّحه، استعارة مکنّیه و ایهام) و ترکیبی (استعارة کنایه، استعارة ایهامی کنایه و استعارة ایهامی کنایة تشبیهی) در پانصد بیت از دو مثنوی منطقالطیر و مصیبتنامه و سپس در همین مقدار، از مثنوی معنوی و سپس تحلیل آنها میپردازد. نتیجة پژوهش، نشانگر برتری بلاغت مثنوی مصیبتنامه در بین سه مثنوی، از منظر بهکارگیری شگردهای ترکیبی است. مثنوی معنوی با احتساب مجموع شگردهای منفرد، بالاتر از دو اثر دیگر قرار میگیرد؛امّا در بخش بهکارگیری شگردهای ترکیبی، پایینترین بسامد را دارد. منطق الطیر در بخش صناعات منفرد، کمبسامدترین اثر است و پایینتر از دو اثر دیگر قرار میگیرد و در بخش شگردهای ترکیبی، پس از مصیبتنامه و بالاتر از مثنوی معنوی دیده میشود؛ امّا در بخش مجموع شگردهای منفرد و ترکیبی، پایینتر از دو مثنوی دیگر مشاهده میشود.
One of the benchmarks and tools for investigating the elements of the art is "stylistics", in which the study of literary instruments and rhetorical elements in the language of poets is one of the most accurate and metric methods for the understanding and drawing of poetic images. This quantitative-statistic based, first analyzes and compares two groups of single literary techniques (simile, poem, metaphor, metonymy, and amphibology) and combined Techniques (metonymy metaphor, metonymy amphibology metaphor, simile metonymy amphibology metaphor) in five hundred bits of two logical and ritualistic Masnavi (Mosibatnameh and Mantegh Al-teir) and then in the same amount of Rumi's MasnaviManavi and then analyzes them. The results of the research indicate the magnificent rhetoric of Mosibatnameh among the three Masnavi according to using the combined techniques. The amount of Rumi's usage of the single technique "metonymy" and "metaphorical" is so impressive that, taking into account the totality of dingle techniques, MasnaviManavi is better than the other two. But in the field of combined techniques, the MasnaviManavi has the lowest frequency, and it can be said that Rumi has little desire to take advantage of these techniques. However, in the combined section of single and combined techniques, it is considered to be at the higher level than the Mantegh Al-teir and at the lower level than Mosibatnameh. The Masnavi “Mantegh Al-Teir” in the single techniques section is the least-productive work and is lower than the other two works, and it is considered to be at the higher level than the MasnaviManavi and at the lower level than Mosibatnameh. But in the total number of single and combined techniques, it is lower than two other masnavi.
خلاصه ماشینی:
سبک شناسي مقايسه اي مثنويهاي مصيبت نامه و منطق الطير عطار و مثنوي معنوي (مطالعۀ موردي: شگردهاي شعري) مصطفي ميردار رضايي / سياوش حق جو چکيده يکي از محک ها و ابزارهاي بررسي عناصر تصويرآفرين ، دانش سبک شناسي است که در آن ، بررسي و سنجش ابزارهاي ادبي و عنصرهاي بلاغي موجود در زبان شاعران ، يکي از شيوه هاي دقيق و متريک براي شناخت و ترسيم تصويرهاي شعري است .
اين مطالعه که به روش کمي ـ آماري انجام شده است ، نخست به بررسي آماري و مقايسه اي دو گروه از صناعات ادبي منفرد (تشبيه ، کنايه ، استعارٔە مصرحه ، استعارٔە مکنيه و ايهام ) و ترکيبي (استعارٔە کنايه ، استعارٔە ايهامي کنايه و استعارٔە ايهامي کنايۀ تشبيهي) در پانصد بيت از دو مثنوي منطق الطير و مصيبت نامه و سپس در همين مقدار، از مثنوي معنوي و سپس تحليل آن ها ميپردازد.
تحليل فشردٔە نمونه اي از اين شگرد ترکيبي بدين قرار است : دست من گير و مرا فرياد رس دست بر سر چند دارم چون مگس (همان : ٨٨) کنايه «دست بر سر داشتن » + استعارٔە مکنيه (نسبت دادن کنايه به مگس ) + وجود صورت واقعي کنايه در مستعارمنه و بيربطي آن با مفهوم کنايي آن در حوزٔە انساني: ايهام + تشبيه (نسبت دادن عمل کنايي به انسان با استفاده از ادات چون ) = صناعت استعارٔە ايهامي کنايۀ تشبيهي.
مجموع شگردهاي منفرد در سه مثنوي (رجوع شود به تصویر صفحه) در بحث شگردهاي ترکيبي و در بررسي صناعت آميغي استعارٔە کنايه ، همان گونه که در نمودار زير قابل ملاحظه است ، منطق الطير با تمايزي قابل توجه ، براي نخستين مرتبه بالاتر از مصيبت نامه و مثنوي معنوي قرار ميگيرد: (رجوع شود به تصویر صفحه) نمودار ١٣.