چکیده:
رفتارها و تعام ات فخ رفروشانه ازجمله رذایل اخلاقی در روابط میا نفردی است که قدمتی به گسر هی تاریخ بر دارد. این نوع رفتارها که در هر عر و فرهنگی نمودهای متفاوتی داشته است، در عر حاضر گسرش فراوانی یافته و به عنر مخربی در روابط افراد )روابط زوجین، روابط خانوادگی، روابط فامیلی، روابط شهروندی، روابط قومی تها و...( تبدیل شده است. نظر به آلودگی جامع هی عر نزول به این رذیله اخلاقی-اجتماعی و کارآمدی قرآن کریم، بهعنوان نسخ هی شفابخش الهی در تغییر این فرهنگ ناپسند به فرهنگ مساوات، برادری، تواضع و فروتنی، پژوهش حاضر به روش توصیفی-تحلیلی، به بررسی عوامل تفاخر از دیدگاه قرآن کریم پرداخته و به این نتیجه دست یافته است که در رهیافت قرآنی، تفاخر در عوامل متعدد بینشی و
گرایشی ریشه دارد. عوامل بینشی همانند مالک حقیقی پنداشن انسان، محدود دانسن او به زندگی دنیا، ارزش شمردن برخوردار یهای مادی، دائمی دانسن نعم تها و عوامل گرایشی همچون حب مال، حب جاه و
مقام، حب حسب و نسب، عز تطلبی و تفو قطلبی زمینهی فخرفروشی را در فرد ایجاد م یکنند.
Among the ethical delusions of interpersonal relationships dating back to human history are glorified behaviors and interactions. These kinds of behaviors, which have had different manifestations in every age and culture, have become widespread in the present era and have become a destructive element in people's relationships (couple relationships, family relationships, family relationships, citizenship, ethnic relations, etc.). Is. In view of the contamination of the society of the age of decline in this ethical-social evil and the efficacy of the Holy Quran as a divine healing version in the transformation of this obscene culture into an culture of equality, brotherhood, humility, and humility, the present study is a descriptive-analytic study of the divergent factors from the perspective of the Quran. Karim deals with and concludes that in the Qur'anic approach, divergence is rooted in a number of insights and trends, insights that include the idea of the human being, limiting him to the life of the world, valuing material possessions, perpetuating blessings and factors. Trends such as property, ambition, reputation, esteem and supremacy At least one or more of these create a sales pitch in the individual.
خلاصه ماشینی:
واژهی تفاخر در قرآن کریم، تنها یکبار در آیهی 20 سورهی حدید، در وصف زندگی دنیا بهکاررفته است؛ اما همخانواده آن، واژهی «فخور» که ناظر به رفتار ناپسند فخرفروشی است، 4 بار در سورههای نساء، 36؛ هود، 10؛ لقمان، 18 و حدید، 23 آمده است؛ همچنین از همین ریشه، واژهی «فخّار» یکبار در سورهی الرحمن آیه 14 بهکاررفته که به گل خشک و پختهشده معنا شده است و در وجه نامگذاری آن گفتهشده گویا با زبان حال، بر سایر خاکها، به سبب پخته شدن فخر میفروشد (مصطفوی، 1430، ج 9، ص 39).
بیتردید، فخرفروشی یکی از رذایل اخلاقی است که در این نگرش اشتباه ریشه دارد، همانطور که قرآن کریم گفتار باغدار متنعمی را که به داراییهایش غرّه شده و بر رفیقش تفاخر میکرده است، چنین نقل میکند: «وَ كانَ لَهُ ثَمَرٌ فَقالَ لِصاحِبِهِ وَ هُوَ يُحاوِرُهُ أَنَا أَكْثَرُ مِنْكَ مالاً وَ أَعَزُّ نَفَراً» (کهف، 34).
در همین راستا قرآن کریم در داستان باغدار فخرفروش، پندار او را چنین حکایت میکند «وَ ما أَظُنُّ السَّاعَةَ قائِمَةً» (کهف، 36) و نشان میدهد که عدم اعتقاد بهحسابرسی قیامت سبب گردید که او نظام ارزشگذاری انسانی را مبتنی بر بهرهمندی از متاع دنیا تصور کند و لذا برتری مادی خود بر دوستش را برتری حقیقی تلقی کرده و به آن مباهات کند.
نتیجه آنکه عزتطلبی یکی از اصیلترین گرایشهای انسانی است که برای تعالی و رشد معنوی انسان، در وجود او به ودیعه نهاده شده است؛ اما غالباً افراد برای ارضای آن متوسل به اسباب مادی میشوند، اسبابی که به اشتباه ارزش حقیقی تلقی میشوند و سبب توهم برتر بودن در صاحبانشان میگردند و نهایتاً از این طریق، زمینهی رفتارهای تفاخرآمیز را در افراد ایجاد میکنند.