چکیده:
این پژوهش، با هدف شناسایی شیوههای زبان طنز در ضربالمثلهای سیستانی انجام شده است. گویش سیستانی، متعلق به مردم سرزمینی است که در شمال شرقی استان سیستان و بلوچستان، ناحیة سیستانزندگی میکنند. سیستان با قدمتی چند هزار ساله، سرزمینی است که از زبان، فرهنگ و آدابی کهن برخوردار است. وجود مثلهای فراوان در این گویش، مؤیّد این موضوع است. گردآوری دادهها به روش کتابخانهای و مصاحبه با چند گویشور به شیوة توصیفی – تحلیلی انجام شده است. از میان حدود هفتصد ضربالمثل جمعآوریشده، تنها مواردی انتخاب شده که یکی از عناصر زبان طنز در آنها غالب بوده است. در این پژوهش، بر اساسنظریة ناهماهنگی و ناسازگاری کلام و موقعیت در مثلها حدود هفده مؤلّفة طنزآمیز از اغراق، تناقض درونی، قیاس امور ناسازگار، اجتماع نقیضین، طنز موقعیت، تابوشکنی، نمادهای حیوانی و... شناسایی شده است. نتایج نشان داد که عنصر تابوشکنی بیشترین کاربرد را دارد و همچنین استفاده از نمادهای حیوانی به دلیل ویژگی جغرافیایی منطقه و زندگی روستایی، کاربرد بیشتری دارد. این اندازه کاربرد طنز و هزل در زبانزدهای مردم، بیانگر آشفتگی اجتماعی و فرهنگی در ادوار مختلف زندگی مردم سیستان است که با بیان شوخی و مطایبه، سعی در بیان زشتیها و معضلات پیرامون خود داشتهاند.
This study aims to identify the styles of satirical language in proverbs of Sistan. Sistani dialect is related to the people who live in northeast of Sistan and Baluchestan province. Sistan with thousands of years antiquity is a land of ancient language, culture and customs. There are lots of proverbs in this dialect which prove this matter. Collection of data is done by library method and interview with several informants. Descriptive-analytical methodology is used in this research. Among around seven hundred collected proverbs only the ones with satirical language aspects were analyzed. By analyzing the contrast and difference between discourse and situation in the proverbs of this study, around seventeen satirical components from hyperbole, inner conflict, comparing congruous matters, oxymoron, irony of situation, hyperbolic compliment were identified. The results of this study showed that the common speech in most proverbs and local adages of Sistani people is satirical, ironic and sarcastic language which is resided pleasantly in the most summarized speech.
خلاصه ماشینی:
نقش آفريني و جايگاه ويژة عنصر طنز در حوزة زبان عامۀ مردم در حوزة نظم و نثر، به خصوص در کنايات ، مثل ها و کلمات قصار، مصداق همان انديشۀ پيشينيان است ؛ به گونه اي که مردم عادي به انحاي مختلف از اين ابزار بياني براي ابراز مکنونات قلبي خود استفاده کرده اند.
از طرفي، وجود همين عنصر طنز و فکاهي در ضرب المثل هاي سيستان ، در ماندگاري آن ها نيز نقش بسزايي دارد و سبب شده است که بسياري از اين مثل ها با وجود قدمت ، همچنان بر زبان مردم جاري باشد.
از سويي مطابق نظر جاناتان سويفت (نقل از ميرصادقي، ١٣٧٣: ١٨١) که ذکر آن گذشت ، طنز ديگري در اين مثل وجود دارد که گوينده خود را به عنوان يک خويشاوند داراي زخم زبان نميبيند؛ بلکه اين عيب را فقط در ديگران مشاهده ميکند؛ ضمن اينکه «خويش و نيش »، نوعي هارموني آوايي به صورت سجع در مثل ايجاد کرده است که به غناي هنري و حسن تأثير آن در مخاطب ميانجامد.
هرکس از هرجا زن گرفت ، عاقبت همان جا ساکن ميشود؛ اما طنز موجود در اين مثل ، به گونه اي است که سؤال و جواب در متن ، به ظاهر ارتباطي به هم ندارند و پاسخ دهنده به طور غيرمستقيم به نکته اي اشاره ميکند که تعريض و کنايه به قدرت زن دارد.