چکیده:
پیادهروی اربعین به عنوان یکی از مهمترین حرکتهای سیاسی-مذهبی جهان، میتواند از منظرهای گوناگون مورد بررسی قرار گیرد. نوشتار حاضر با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی نشانهشناسی پیادهروی اربعین و رابطه آن با حکومت مهدوی است. از منظر این مقاله پیادهروی اربعین هم حامل نشانهها و نمادهای ظاهری و هم نشانهها و نمادهای مفهومی و معناگرایانه حکومت مهدوی است. درواقع پیادهروی اربعین میتواند نماد کوچکشدهای از جامعه مهدوی باشد که در آن مردم در تمام ابعاد، سعادت و کمال را در سایه رهبری معصوم (عج) حس میکنند و بخشی از اتوپیای وعده داده شده به صالحین در این اجتماع عظیم و تاریخی به منصه ظهور و عمل میرسد. با توجه به مدلولهای مشترک دالهای گفتمان مهدوی و گفتمان اربعین و نشانهشناسی این دو رویداد تاریخی، از نظریه نشانهشناسی «چارلز سندرس پیرس» به عنوان حامی نظری پژوهش استفاده میشود. با واکاوی نمادهای ظاهری و مفهومی اجتماع اربعین میتوان گفت این اجتماع محکم و قابل تأملی با مؤلفهها و نمادهای جامعه تحت حکومت حضرت مهدی (عج) دارد. یافتههای مقاله نشان میدهد که موکبهای پذیرایی، جمعیت زائران و شمایل، رنگها و نمادهای مذهبی، نشانهها و نمادهای ظاهری پیادهروی اربعین و حکومت مهدوی هستند و عبودیت محض، عدالت، استحکام ارزشهای انسانی و پیوندهای اجتماعی، صلح و امنیت، ساماندهی اقتصادی و امتگرایی و وحدت نشانههای مفهومی و معناگرایانه این دو اجتماع بزرگ هستند.
The present article seeks for the semiotics of the Arbaeen walks and its relationship with Mahdavi's rule. This article claims that the Arba'in's walking carries signs and symbols, as well as meaningful and symbolic symbols and symbols of Mahdavi's rule. In fact, the walking of the Arbaeen can be a diminished symbol of the Mahdi community, in which people feel all the dimensions of happiness and perfection in the light of the infallible leadership (aj) and part of the promised utopia to the righteous in this The massive and historic community is emerging and acting. With reference to the common denominators of the Mahdi and the discourse of Arbaeen, and the semiotics of these two historical events, Charles Sanderson Peer's semiotic theory is used as a theoretical advocate of research. By examining the apparent and conceptual symbols of the Arbaeen community, it can be said that this community has a reliable and meaningful relationship with the components and symbols of the community under the rule of Imam Mahdi. Based on the findings of this research, it can be said that the caterpillars, the population of pilgrims, and icons, colors and religious symbols are signs and symbols of the Arbaeen hike and Mahdavi rule And pure obedience, justice, the strengthening of human values and social ties, peace and security, economic regulation and emancipation, and the unity of the conceptual and semantic signs of these two great societies. The test method of the present study is descriptive-analytic.
خلاصه ماشینی:
يافته هاي مقاله نشان ميدهد کـه موکب هاي پذيرايي، جمعيت زائران و شمايل ، رنگ ها و نمادهاي مذهبي، نشانه ها و نمادهاي ظـاهري پياده روي اربعين و حکومت مهدوي هستند و عبوديت محض ، عدالت ، استحکام ارزش هاي انسـاني و پيوندهاي اجتماعي، صلح و امنيت ، سامان دهي اقتصادي و امت گرايي و وحدت نشانه هاي مفهـومي و معناگرايانه اين دو اجتماع بزرگ هستند .
درواقع اين پـژوهش بـه دنبـال اين است که با رمزگشايي از نشانگان حاکم بر اجتماع اربعين به عنوان يک جامعه مناسبتي که هر سال در اربعين امام سوم شيعيان در حدفاصل مرزهاي غربي و جنوبي ايران تا کشور عراق تشکيل ميشـود به اين سؤال مهم و اساسي پاسخ دهد که چه رابطه اي ميان اين جامعه عظيم و جامعه مهدوي که ذيـل حکومت مهدوي شکل ميگيرد وجود دارد؟ در پاسخ به سؤال مـذکور ايـن فرضـيه محـوري مطـرح ميشود که اجتماع اربعين به عنوان يک نظام گفتماني نماد کوچک شـده اي از جامعـه مهـدوي، حامـل نشانه هاي ظاهري و مفهومي حکومت مهدوي است .
از نظـر پيـرس نمايـه نيـز نشانه اي است که به مصداق وابسته است ؛ به عبارت ديگر اگر مصداق يا مدلول نداشـته باشـد، نمايـه نشانه محسوب نميشود به بيان ديگر رابطه دال و مدلول ضروري است و بايد بين آن هـا يـک رابطـه علي و معلولي يا هم جواري و تماس وجود داشته باشد در اين گونه دلالت نيز تفسيرکننده لازم نيسـت و رابطه دال و مدلول قراردادي نيست مانند دلالـت دود بـر آتـش ؛ امـا نمـاد نشـانه اي اسـت کـه بـه تفسيرکننده نياز دارد.