چکیده:
برنامه ریزان فضایی همگی به وجود نوعی آشفتگی و ناپایداری درفضای ایران متفق القول هستند. بروز این آشفتگیها در الگوی نامتوازن توسعه مناطق و بحرانهای زیست محیطی اشکار است. اگر کشور را یک سیستم تلقی کنیم درخواهیم یافت که تغییرات محیطی معمولا با زمان تاخیر نسبتا طولانی بروز میکنند و زمان پاسخ سیستمهای محیطی گاه بعد از چند دهه تظاهر میکند، لذا برای درک بهتر تحولات امروز ایران باید نیم نگاهی نیز به گذشته داشت تا شاید بتوان به دریافتهایی عمیقتری دست یافت. تغییرات فضایی در ایران را باید بیشتر به دوره مدرن نسبت داد و غالب این تغییرات با آگاهی و برنامههای از قبل تدوین شده اعمال شده است. حدود یک سده از اولین تلاشها برای برنامهریزی فضایی ایران با طراحی یازده برنامه توسعهای میگذرد. اکنون دستاوردیکه نصیب ایرانیان شده را میتوان در چند گزاره کوتاه خلاصه نمود. پنج برابرشدن جمعیت ایران، اضمحلال تقریبی سازمندی عشایری، جابجایی نسبت روستانشینی و شهرنشینی، افزایش بیست و یک برابری سوختهای فسیلی، افزایش نه برابری مصرف مواد غذایی، کاهش شش میلیون هکتاری جنگلها، فصلی شدن یازده رودخانه از سیزده رودخانه دائمی ایران، آلودگی 150 روزه هوای شهرهای بزرگ، پارگی ایران به سی و یک بخش مدیریت اداری، حال این پرسش در برابر برنامهریزان فضایی کشور قراردارد و آن اینکه عامل اصلی این تحولات وتغییرات فضایی چه بوده است؟ نتایج حاصل از این پژوهش که باروش پدیدارشناسی وبا رویکردی تاریخی به تحلیل تغییرات فضایی ایران مبادرت کرده نشان میدهد
* تغییرات فضایی ایران ناشی از تغییرساختارهای اداری وتقسیمات کشوری در یک سده قبل است.
*تغییر ساختار اداری کشور دریکصدسال گذشته منجر به عدم تعادل فضایی، رشد شهرنشینی، هویت زدایی مکانی –اجتماعی، تغییر در مالکیت مردمی به دولتی، تقلیل تنوع در سازمندیهای اجتماعی، و آسیبپذیری محیطی ایران شده است.
Spatial planners are all unanimous in identifying some kind of chaos and unsustainability as far as Iran's space is concerned. The manifestation of this chaotic situation is evident in the unbalanced pattern of regional development and environmental crises. If we treat a country as a system, we will realize that environmental changes usually emerge with a relatively long delay, and that environmental systems sometimes take a few decades to respond to these alteration. Thus, for a better understanding of spatial changes occurring in Iran today, we would do well to cast a glance at the past so that we might hopefully gain some deeper insight. Paradoxically, spatial changes in Iran must be attributed to our modern period as most of them has been imposed consciously and in tune with predetermined plans. About a century has passed since initial attempts were made provide a spatial planning for Iran through designing eleven development programs. We are now in a position to sum up the alleged achievements that the Iranians claim to have gained as a result. Population has increased fivefold. Nomadism system have been virtually destroyed. Rustic- urban proportion has undergone displacement. Fossil fuels have multiplied twenty- one times. Food consumption has increased nine fold. Decrease in six million hectares of forest country. Reduction of thirteen permanent river to three seasonal river Pollution of large cities for one hundred and fifty days. Disintegration of Iran into thirty one administrative sections. Now the question that spatial planners of Iran are faced with is this: What has been the major factor of these spatial changes? The results of this research, which has attempted to analyses such changes in a phenomenological perspective and on the basis of a historical approach. Reveal two crucial point. 1. The spatial changes in Iran stem from changing administrative structures and state divisions over the past hundred years. 2. The changes in the administrative structure of Iran over the past hundred years have resulted in spatial imbalance, growth of city dwelling, local- social identification, change of public to state ownership, reduction in variety of social organization, and environmental damageability of Iran.
خلاصه ماشینی:
5- Configuration این دوران عبارت بود از: عهد هخامنشیان (٥٥٠–٣٣٠ پیش از میلاد) عهد سلوکیان (٣١٢–٦٦٣ پیش از میلاد) عهد اشکانیان (٢٤٧ پیش از میلاد–٢٢٤ پس از میلاد) عهد ساسانیان (٢٢٤–٦٥١ پس از میلاد) عهد اسلامی (٦٥١–١٥٠٠) عهد صفویه و قاجاریه (١٩٢٥-١٥٠١) ١- ساختار اداری و تقسیمات کشوری در عهد هخامنشیان : الگوی ساختاری که از کنکاش و بررسی متون (١٩٤٨ ,Eyek)، (١٩٨٩ ,Dandamaev)، (١٩٨٧,Herodotus)، (٢٠٠٤ ,Imanpour) و (٢٠٠٧ ,Kuhrt) در مورد دوره هخامنشیان استنتاج گردید، گواه بر آن است که در عصر هخامنشیان ، ایران به چند بخش تحت عنوان ساتراپ تقسیم و توسط یک حکمران محلی بنام "خشترپاون ٦" مدیریت میشده است .
(به تصویر صفحه مراجعه شود) شکل ١٠: تقسیمات کشوری در دوره صفویان (٢٠١٨ ,Mahmood Mohammad Abadi) Figure 10: Country divisions during the Safavid period (Mahmood Mohammad Abadi, 2018) ساختار اداری ایران در عصر پهلوی الف : پهلوی اول الگوی ساختاری که از کنکاش و بررسی متون (١٩٩٣,Foran) و (٢٠٠٣ ,Moharrami) در مورد دوره پهلوی استنتاج گردید گواه بر آن است که : عصر پهلوی را به تمامی وجه باید عصر نوین نامید زیرا کارهایی که در این دوره در ایران انجام گرفت دارای عمقی واگرایانه نسبت به سنت های پیشین عصر صفویه و قاجاریه و هخامنشی بود و تنها قرابتی که در طول چند هزار سال حکومت اداری در ایران میتوان از لابلای اسناد به دست آورد قرابت سیستم اداری و توزیع قدرت در زمان ساسانیان است .