چکیده:
فعالیتهای بشر اغلب تاثیرات ناسازگاری بر سیماهای سرزمین و اکوسیستمها میگذارند. پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری اراضی بر اساس تجزیه و تحلیل متریکهای سیمای سرزمین با استفاده از سنجش از دور و GIS در شهرستان میاندوآب انجام شد. به همین منظور ابتدا تصاویر اسپات و سنتینل با قدرت تفکیک 10 متر مربوط به سالهای 2005 و 2017 تهیه گردید و پس از انجام پیشپردازش و تصحیحات رادیومتریک در محیط نرمافزار ENVI 5. 1 با استفاده از الگوریتم شبکه عصبی مصنوعی اقدام به طبقهبندی تصاویر گردید. لازم به ذکر است با استفاده از این الگوریتم 7 کلاس (پهنههای آبی، شورهزار، مراتع، اراضی باغی، کشاورزی، بایر و انسان ساخت) استخراج شدند؛ و در نهایت پس از صحتسنجی نتایج به دست آمده تغییرات به وجود آمده محاسبه گشته و با استفاده از نرمافزار FRAGSTAT، متریکهای سیمای سرزمین در جهت کمیسازی تغییرات ساختاری محاسبه شد. تحلیل نتایج نشان داد که در بازه 12 سال اراضی انسان ساخت (km2 37/28) و باغات (km2 61/143) به همراه شورهزارها (km2 53/2) در منطقه مورد مطالعه افزایش داشته و سایر کاربریها کاهش را دارند و متریک CA نیز همین تغییرات را نشان میدهد. بررسی متریک تعداد لکه نیز نشان داد که کاربریهای موجود در شهرستان در حالت ناپایدار میباشند بطوریکه اراضی باغی از 1611 لکه در سال 2005 به 4912 لکه در سال 2017 افزایش داشته است سایر کاربریها نیز افزایش مشابهی داشتهاند. با مقایسه و بررسی یافتهها و متریکهای بدست آمده میتوان گفت که وضعیت ساختار سیمای سرزمین شهرستان میاندوآب در شرایط فعلی، به دلیل تخریب و استفاده نادرست از منابع به صورت اختلالی بوده و بیانگر روند توسعه تخریب در این منطقه میباشد. یافتههای این تحقیق بر لزوم توجه بیشتر به بهرهبرداری پایدار از سرزمین و جلوگیری از تخریب آن در این شهرستان تاکید دارد.
Human activities often leave inconsistent impacts on land landscapes and ecosystems. The current research was conducted to investigate the changes in land use based on analyzing the land landscape plot metrics using remote sensing and GIS in Miandoab city. For this purpose, spot and sentinel images with 10-cm resolution were prepared for the years 2005 and 2017. Then, images were classified after performing pre-processing and radiometric corrections in the ENVI 5. 1 software, using artificial neural network algorithm. It should be noted 7 classes, including water zones, salt marsh, rangelands, garden lands, agriculture lands, arid lands, and human-made lands) were extracted using this algorithm. Finally, after verifying the results, the changes were calculated and land surface land landscape metrics were calculated to quantify structural changes using the FRAGSTAT software. The results analysis indicated that human-made lands (28. 77 km2) , garden lands (143. 61 km2) , salt marsh (2. 53 km2) increased in the study area and other land uses decreased. CA metric also shows the same changes. Metric investigation of number of spots also showed that the current land uses in this city is unstable, so that garden lands increased from 1611 spots in 2005 to 4912 spots in 2017, and other land uses showed the similar increase. By comparing and examining the results and metrics obtained, it could be stated that land landscape structure in Miandoab in the current situation is in the disturbance situation due to the destruction and inappropriate use of resources, indicating the destruction development process in this area. This research results emphasize on the need to pay more attention to the sustainable exploitation of the land and prevent its destruction in this city.
خلاصه ماشینی:
ابوالفضل قنبری ١ * 2 آرزو رحیمی 3 طاهره السادات موسوی بررسی تغییرات کاربری اراضی بر اساس تجزیه و تحلیل متریک های سیمای سرزمین با استفاده از سنجش از دور و GIS در شهرستان میاندوآب تاریخ دریافت : ١٣٩٦/١٠/١٣ تاریخ پذیرش : ١٣٩٧/١١/١٥ چکیده فعالیت های بشر اغلب تأثیرات ناسازگاری بر سیماهای سرزمین و اکوسیستم ها میگذارند.
پژوهش حاضر با هدف بررسی تغییرات کاربری اراضی بر اساس تجزیه وتحلیل متریک های سیمای سرزمین با استفاده از سنجش از دور و GIS در شهرستان میاندوآب انجام شد.
با مقایسه و بررسی یافته ها و متریک های به دست آمده میتوان گفت که وضعیت ساختار سیمای سرزمین شهرستان میاندوآب در شرایط فعلی، به دلیل تخریب و استفاده نادرست از منابع به صورت اختلالی بوده و بیانگر روند توسعه تخریب در این منطقه میباشد.
(٢٠١٨) Mirzaei et al، با استفاده از تصاویر IRS و تصاویر لندست به بررسی تغییرات کاربری و پوشش اراضی شهرستان خلخال پرداختند و نشان دادند که کاربریهای کشاورزی، مراتع و مسکونی در این منطقه در طی دوره مطالعه بیش تر شده است .
نتایج نشان دادند که تغییرات قابل توجه پوشش و کاربری زمین در شرایط ترکیب و ساختار فضایی منطقه حفاظت شده در طول دوره ٣١ ساله رخ داده است و متریک های سیمای سرزمین قادر به ارزیابی روند گسیختگیهای مکانی در طول دوره مورد مطالعه می باشند.
با توجه به این که هدف اصلی پژوهش حاضر کمیسازی تغییرات پوشش و کاربری اراضی در شهرستان میاندوآب با استفاده از متریک های سیمای سرزمین میباشد، بنابراین جهت نیل به این مهم ، از تصاویر با قدرت تفکیک مکانی بالا (تصاویر ماهواره اسپات و سنتینل با قدرت تفکیک ١٠ متر) استفاده گردید.