چکیده:
پژوهش حاضر باهدف بررسی کیفی عوامل مؤثر در سازگاری با شرایط پس از طلاق در زنان مطلقه انجامشده است. جامعهی آماری پژوهش شامل آن دسته زنانی که بیشتر از 3 سال از طلاق آنها گذشته و نمونهگیری بهصورت هدفمند تا حد اشباع (15 زن مطلقه سازگار و 15 زن مطلقه ناسازگار) از جامعه مذکور بوده است. با استفاده از مصاحبه نیمه ساختاریافته اطلاعات مرتبط با افراد نمونه جمعآوری شدند و پس از تحلیل محتوای مصاحبهها و کدگذاری نهایی آنها 2 شاخص اصلی در هر گروه استخراج شدنذ: عوامل درونی و بیرونی مؤثر در سازگاری با شرایط پس از طلاق، عوامل درونی و بیرونی مؤثر در ناسازگاری با شرایط پس از طلاق. نتایج نشان داد عوامل درونی تکیهبر تواناییهای خود، واقف بودن بر ارزشمندی خود، داشتن روحیه تلاشگر و صبوری در رسیدن به اهداف، مثبت اندیشی، حل کردن گذشته نامطلوب و تمرکز برساختن حال و آینده مطلوب، انجام فعالیتهای موردعلاقه، اعتقاد به وجود و حمایت موجود برتر، بینیازی روانی و تلاش برای بهبود شرایط مالی و برخورداری از مهارتهای زندگی و عوامل بیرونی حضور فرزند و رضایت از این حضور، استفاده خردمندانه از منابع حمایتی موجود و استفاده خردمندانه از منابع حمایتی سازمانی از عوامل مؤثر در سازگاری با شرایط پس از طلاق در زنان مطلقه محسوب شدند.
This qualitative study was conducted to investigate the factors affecting adjustment during post-divorce period. Statistical population of this study included those women who spent more than 3 years after divorce. Among them, purposive sampling was processed till the saturated conditions (15 adjusted women and 15 unadjusted women). The research implemented a semi-structured interview for gathering necessary information. After analyzing the content of interviews and final coding, two main indicators were extracted: internal and external factors affecting the adjustment with post-divorce conditions, and internal and external factors affecting incompatibility with post-divorce conditions. Result showed that internal factors included relying on self-ability, being aware of self-worth, hardiness and resilience, positive thinking, solving unfavorable past and focusing on favorable present and future making, doing favorite activities, believe in being and supporting a superior existence, mental wealth, efforts to improve the financial condition and having the life skills. External factors included presence and consent of the presence of child, wise use of available support resources and wise use of organizational support resources.
خلاصه ماشینی:
نتايج نشــان داد عوامل دروني تکيه بر توانايي هاي خود، واقف بودن بر ارزشمندي خود، داشــتن روحيه تلاشــگر و صبوري در رسيدن به اهداف ، مثبت انديشي ، حل کردن گذشته نامطلوب و تمرکز برساختن حال و آينده مطلوب ، انجام فعاليت هاي موردعلاقــه ، اعتقاد به وجود و حمايت موجود برتر، بي نيازي رواني و تلاش براي بهبود شــرايط مالي و برخورداري از مهارت هــاي زندگي و عوامل بيروني حضور فرزنــد و رضايت از اين حضور، اســتفاده خردمندانه از منابــع حمايتي موجود و استفاده خردمندانه از منابع حمايتي سازماني از عوامل مؤثر در سازگاري با شرايط پس از طلاق در زنان مطلقه محسوب شدند.
Jerskey, Panizzon, Jacobson, Neale, Grant, Schultz, Eisen, Tsuang & Lyons 7.
بلالي ، اعتمادي و فاتحي زاده (١٣٩٠) نيز در پژوهشي تحت عنوان « بررسي رابطه عوامل روان شناختي و جمعيت شناختي پيش بيني کننده ســازگاري پس از طلاق در زنان مطلقه شــهر اصفهان » به نتايج رســيده اند که بين ســبک هاي دلبستگي و سازگاري پس از طلاق رابطه وجود دارد.
اين نتايج با پژوهش هاي پيش رو همسو بوده است : بون (٢٠٠٥) در پژوهش خود تحت عنوان « زنان پس از طلاق : بررسي انعطاف پذيري روان شناســي » به اين نتيجه رســيده اند که يکي از عوامل مؤثر در ســازگاري پس از طلاق ، تعداد و جنس فرزندان ، اســت .