چکیده:
از یک الگوی مطلوب انتظار میرود بتواند پدیدههای پیچیده را در مقیاسی کوچک سادهسازی کند. الگوی توزیع درآمد و ثروت از منظر قرآن کریم به مجموعه نظاممندی از مبانی و زیرساختها مانند: مالکیت حقیقی خدای متعال بر هستی، جانشینی انسان و امانت بودن مال در دست او؛ اهداف معنویت، عدالت و رشد؛ فروض و راهبردهایی چون عبادت بودن کار، ممنوعیت کنز و اسراف؛ و ساختارها و نهادهایی چون خانواده، دولت و عموم مسلمین گفته میشود که در ساختاری منطقی، بر پایه مبانی، اصول و در چارچوب حقوق و اخلاق قرآنی، نقشه جامعی را از مبانی تا تقسیم درآمد و ثروت از مجراهای مختلف در پیکره جامعه از منظر تبیین آیات قرآن کریم ارائه میکند. مقاله حاضر با روش استنباط نظریه، در مقام ترسیم این الگو است و مسیر کسب درآمد اولیه، ثانویه و سپس توزیع آن را نشان میدهد.
A desirable pattern is expected to simplify complex phenomena on a small scale. From the perspective of the Holy Quran, a desirable pattern of distributing income and wealth should enjoy the following systematic set of principles and infrastructures: the true ownership of the Almighty God over the universe, the succession of man [on the earth] and that man is a trustee of his wealth only. This pattern defines spirituality, justice and growth as its main objectives to be met. The strategies this pattern follows are that one should look at his/her work as a worshipping act, avoid accumulating wealth and extravagant spending. And finally, this pattern espouses structures and institutions such as family, government and the general Muslim population. This pattern being based on a logical structure, on [universally recognized] principles and within the framework of Quranic laws and ethics, draws a comprehensive map from Quran to rightly distribute the income and wealth through various channels in society. The present article, following the method of deducting a theory, is to draw a pattern that shows way of earning primary, secondary income and then shows its right ways of distribution.
خلاصه ماشینی:
ک: واعظي، 1388: 328) هيچ يک از اين نظريهها مالکيت حقيقي خداي متعال بر تمام آنچه در آسمان و زمين است، جانشيني انسان و امانت بودن اموال در دست او و توزيع تکويني و تشريعي الهي که اساس توجيه: «از اموال آنان، بخشش خالصانه [و ماليات زکات] را بگير، که با آن، پاکشان سازي و رشدشان دهي» (توبه / 103) است را برنميتابند.
پرسش اساسي اين است که الگوي توزيع درآمد و ثروت از منظر قرآن کريم چه الگويي است؟ آيا اين الگو با الگوي برآمده از نظريات عدالت موجود بر پايه اقتصاد سرمايهداري همسان است يا متفاوت؟ آيا در اين الگو عدالت، رشد و معنويت تعارض دارند يا هماهنگ و همافزا هستند؟ الگو نمايش سادهاي از يک سيستم پيچيده است و نمادي از واقعيت است که مهمترين ويژگيهاي دنياي واقعي را به صورتي ساده و کلي بيان ميکند؛ بهتعبير دقيقتر «الگو به مجموعه نظاممندي از مفاهيم، اصول موضوعه و قوانين گفته ميشود که در يک ساختار منطقي براي توضيح و تفسير يک سيستم از موجودات تکويني، پديدهها، روشها، فرايندها و نظريات عرضه ميگردد».
بر اين پايه بحث با مباني و پايههاي الگوي توزيع درآمد از منظر قرآن کريم دنبال ميشود: خدا مالک حقيقي همه هستي يکي از زيرساختهاي اوليه الگوي قرآني توزيع درآمد، مالکيت حقيقي خداي متعال بر تمام هستي است.
نعمتهاي الهي براي همه و امانت در دست مردم يکي ديگر از زيرساختهاي الگوي توزيع قرآني ثروت و درآمد، اين است که منابع طبيعي و ثروتهاي اوليه براي جامعه بهمثابه کل و عموم مردم آفريده شده است.