چکیده:
احساس ناامنی امری نسبی است و برحسب زیست جهان اجتماعی کنشگران و تجربه زیسته آنها متفاوت است. هدف این پژوهش واکاوی معنا، تجارب زیسته، زمینهها، علل و پیامدهای احساس ناامنی زنان حاشیهنشین شهری است که بدین منظور با بهرهگیری از روششناسی کیفی، متد نظریه مبنایی، ابزار مصاحبه نیمهساخت و روش نمونهگیری هدفمند با 33 نفر از زنان شهرک محمد آباد واقع در جنوب شهرستان شهریار مصاحبه به عمل آمد. دادههای گرداوری شده پس از مراحل کدگذاری به جهت تفسیر معنا و تعیین شرایط علّی، زمینهها و پیامدهای احساس ناامنی زنان، مقولهبندی و تحلیل شد. نتایج پژوهش بیانگر آن است که 4 نوع احساس ناامنی (جانی، روانی، منزلتی و اخلاقی) در تجربه زیسته زنان حاشیه نشین شهری وجود دارد. همچنین اختلال در شخصیت، اختلال توزیعی، اختلال نمادی به عنوان شرایط علّی، عدم خوانایی فضا و شیء وارگی بدن زنانه به عنوان زمینه ها و فرسایش (ارتباطی و اجتماعی) به عنوان پیامد احساس ناامنی زنان حاشیه نشین شهری کشف گردید.
Unsafe is a relative thing in terms of environmental and social world and lived experience of different actors. The aim of this study is to analyze the meaning, the lived experiences, backgrounds, causes and consequences of Unsafe women's slums dwellers is the purpose utilizes the methodology of qualitative, grounded theory method, semi-structured interviews with 33 women and purposive sampling Mohammad Abad Located in the south of the city shahriar settlements were interviewed. The collected data is then encoded to interpret the meaning and determine the causal conditions, context and consequences of Unsafe female, categorize and analyze. The results indicate that the 4 types of insecurity (physical, mental, status and moral) women living in slums experience there. As well as personality disorder, disorder of distribution, disorder symbol as causal conditions Illegibility space and reification of the female body as fields and erosion (social and communicative) was discovered as a result of insecurity of women slum dwellers.
خلاصه ماشینی:
بدین منظور این مقاله با هدف واکاوی معنا، تجارب زیسته ، بسترها، زمینه ها، دلالت های اجتماعی احساس ناامنی زنان حاشیه نشین شهری و پیامدهای آن با تأکید بر پاسخگویی به سؤالات زیر تدوین شده است : ١- معانی ذهنی شکل گرفته از احساس ناامنی در نزد زنان حاشیه نشین شهری چیست و درک آنان از احساس امنیت با توجه به تجارب زیسته خویش چگونه است ؟ ٢- زمینه ها و علل اجتماعی احساس ناامنی زنان حاشیه نشین شهری چیست ؟ ٣- پیامدهای این احساس ناامنی چه میتواند باشد؟ در این راستا پیش از پاسخگویی به پرسش های تحقیق مهم ترین پژوهش های صورت گرفته در این حوزه مرور و ارزیابی میشوند: - آنا تیم پیریو و همکاران (٢٠١٥) در پژوهشی با هدف بررسی رابطه بین محیط اجتماعی محله و فعالیت های بدنی (پیاده روی) زنان مناطق محروم کشور استرالیا در زمان اوقات فراغت و اینکه این موارد در رابطه با درک احساس امنیت چه نسبتی دارند با روش پیمایش در نمونه ای بالغ بر ٣هزار و ٧٨٤ نفر زن ١٨ تا ٤٥ سال ، چنین نتیجه میگیرند که اولا ترس ناشی از قربانی شدن در میان زنان مناطق محروم فراگیر است و ثانیا اینکه درک احساس امنیت به میزان ٠/٨٦ میانجی روابط بین محیط اجتماعی محل و فعالیت های بدنی زنان در اوقات فراغت محسوب میشود (etal &Timperio ، ٢٠١٥).
- در پژوهش دیگری که توسط جمال محمدی و همکاران در سال (١٣٩٥) با عنوان تجربه احساس ناامنی زنان در فضای شهری صورت گرفت ، محققین با هدف واکاوی بسترها، دلایل و پیامدهای احساس ناامنی زنان شهر سنندج با روش تحلیل کیفی چنین نتیجه میگیرند که احساس ناامنی زنان در فضای شهری سنندج محصول عوامل اثرگذاری همچون تنش های ساختاری، جامعه هراسی و برخی شرایط تسهیل کننده مثل اماکن پر برخورد و بازنمای خود است که پیامد این احساس ناامنی شیوع و تشدید زوال اعتماد اجتماعی است (محمدی و دیگران ، ١٣٩٥).