چکیده:
این مطالعه باهدف کشف تجارب زیسته دانشجویان درزمینۀ برنامهدرسی پنهان عفاف و حجاب دانشکده پزشکی مشهد و با استفاده از شیوه پدیدارشناسی انجام شد.
ابزار گردآوری داده مصاحبه نیمهساختاریافته بود. بهصورت نمونهگیری هدفمند با 25 نفر از دانشجویان مصاحبه انجام شد. دادههای جمعآوریشده به شیوه کیفی و با استفاده از نرمافزار Maxq در سه مرحله (کدبندی آزاد، محوری و انتخابی) کدبندی و تحلیل شد. اعتبار و صحت یافتهها بر اساس بررسی مجدد دادهها توسط شرکتکنندگان پژوهش، استفاده از همتایان پژوهشی، سه سویه سازی بررسی و تائید شد.
نتایج نشان داد که یادگیریهای دانشجویان درزمینۀ عفاف و حجاب طی تحصیل در دانشکده پزشکی مشهد، در برخی موارد در تضاد با اهداف برنامهدرسی رسمی بوده بهگونهای که حساسیتهای مذهبی و فرهنگی برخی از دانشجویان در خصوص رعایت حدومرزهای پوشش اسلامی و تعامل با جنس مخالف تا حدی کاهشیافته و رعایت آن کمرنگتر شده است. به نظر میرسد که مسئولین باید توجه بیشتری به نقش برنامهدرسی پنهان و یادگیریهای ناآشکار حاصل از آن، بهویژه درزمینۀ عفاف و حجاب، داشته باشند و تلاش نمایند از ظرفیتهای موجود در این زمینه جهت نهادینهسازی عفاف و حجاب استفاده نمایند.
This study was conducted with the aim of discovering students' experiences in the field of hidden curriculum and veiling of the medical college of Mashhad using a phenomenological method. The data collection tool was semi-structured. An interview was conducted on purposeful sampling with 25 students. Collected data was encoded and analyzed using Maxq software in three stages (free coding, axial, and selective). Validity and validity of the findings were reviewed and confirmed by research participants, using research partners, and three strains. The results showed that students' learning in the field of chastity and hijab while studying at Mashhad medical college in some cases contrasted with the formal curriculum objectives, so that the religious and cultural sensitivities of some students regarding the attention and observance of the boundary between Islamic and The interaction with the opposite sex has diminished to a lesser extent. It seems that authorities should pay more attention to the role of hidden curriculum and informal learning from it, especially in the field of chastity and hijab, and try to use existing capacities in this area to institutionalize chastity and hijab.
خلاصه ماشینی:
نتایج نشان داد که یادگیریهای دانشجویان در زمینۀ عفاف و حجاب طی تحصیل در دانشکده پزشکی مشهد، در برخی موارد در تضاد با اهداف برنامهدرسی رسمی بوده بهگونهای که حساسیتهای مذهبی و فرهنگی برخی از دانشجویان در خصوص رعایت حد و مرزهای پوشش اسلامی و تعامل با جنس مخالف تا حدی کاهش یافته و رعایت آن کمرنگتر شده است.
در کشور ما نیز مسئله رعایت حریم عفاف، و بهویژه حجاب، بهعنوان یکی از ارزشهای دینی، عرفی و انقلابی جمهوری اسلامی ایران است که با تربیت دینی عجین شده است؛ البته خاطرنشان میشود بحث رعایت حریم عفاف و حجاب هم در خصوص آقایان و هم بانوان مصداق پیدا میکند و قرآن نیز بر این امر تکیه دارد (حقشناس، 1386، ص54)؛ اما به دلیل ویژگیهای جسمی و روانی متفاوت این دو جنس، در خصوص هرکدام از ابعاد مختلف عفاف و حجاب، گاهی تأکید بیشتری بر یک جنس میشود.
آنها حتی بیحجابی را بهعنوان یک نوع ارزش برای پزشک تلقی میکردند که نشانهای از پرستیژ بالای اجتماعی فرد است و به ظن خود چون با ورود به دوره دانشجویی با جامعه پزشکی حشرونشر داشتند، تلاش میکردند مانند آنان لباس بپوشند و این امر موجب کاهش رعایت حجاب اسلامی بین دانشجویان شده بود.
همچنین نتایج پژوهشی نشان داد که با وجود اینکه برخی دوره دانشجویی را بهترین زمانی میدانند که افزونبر آموزش علوم و مهارتها، اصول و شیوه کاربست اخلاق حرفهای نیز فراگرفته میشود و دانشگاه بستر مناسبی برای شکلگیری رفتارهای انسانی و بیان اصول و ارزشهای اخلاقی است (بوذرجمهری و همکاران، 1392، ص45)، اما دانشگاه در زمینۀ عفاف و حجاب نتوانسته از این فرصت استفاده مناسبی ببرد.