چکیده:
قالب مستزاد در شعر کهن فارسی مهمّترین پیشینه برای شعر نیمایی قلمداد شده است. با انتشار شعرهای منتشرنشدۀ نیما یوشیج در سالهای اخیر، بخش مهمّی از آزمایشهای او در این قالب آشکار گشته است. نیما مستزادهای خود را غالباً در قالب مثنوی ساخته است که سابقۀ چندانی در سنّت مستزادسازی شعر فارسی ندارد. مثنویهای مستزاد نیما با شکلهای مبتکرانهای که گاه در ترتیب ابیات و مصراعهای افزوده و نیز الگوی قافیه دارد، در تاریخ تحوّل قالب مستزاد سزاوار توجّه بسیار است. بهنظرمیرسد هیچ شاعری به اندازۀ نیما در قالب مثنوی مستزاد ندارد و شکلهای آزمودۀ او در این قالب گاه بیسابقه است. نیما در مستزادهای خود با حذفکردن قافیه، مجالی دیگر برای آزمایش نظریّۀ خود دربارۀ این عنصر موسیقایی شعر یافته است. این آزمایش در کنار تجربههای مشابه او در سایر قالبهای سنّتی زمینۀ مناسبی برای قالب ابداعی او فراهم کرده است که در آن سطرها و بیتها ضرورتاً به قافیه ختم نمیشود. بااینحال، برخی مستزادهای نیما به دلیل نوآوریهای او در این قالب، ظاهراً مصداق مستزاد شمرده نشده است؛ تاآنجاکه برخی مصحّحانِ شعرهای او، بعضی از مستزادهای او را بدون سطربندی مناسب این قالب منتشر کردهاند؛ ازاینرو بخشی از کارنامۀ مستزادسازی نیما بر مخاطبان شعرش و حتّی برخی پژوهشگران شعر معاصر پوشیده مانده است.
“Mostazad,” which is a classical form of Persian poetry, is the most important background of Nima Yushij’s poetry. Studying the recent posthumous publications of Nima, we understand that many of his experiments were done in the form of mostazad. He mostly used masnavi to write mostazads, a practice that does not have a long history in Persian poetry. His mostazads with their creative forms regarding the order of lines and the rhyme scheme merit further attention. It seems that no other poet has this many masnavi-based mostazads and his experiments with this form are unprecedented. Modifying the rhyme scheme in his mostazad, he found an opportunity to experiment with this element. Thanks to such experiments with this form and other classical poetic forms, he eventually created his own poetic form in which lines did not necessarily end with rhyme. Nevertheless, some of his mostazads, due to their creativity, have not been recognized as mostazads, inasmuch as some editors have published them without using the typography suitable for this form. Accordingly, his skill in writing mostazads is not yet apparent to his readers and even to some researchers.
خلاصه ماشینی:
ir/ مستزادهاي نيما و آزمايش حذف قافيه * مهدي عليائيمقدّم استاديار گروه زبان و ادبيّات فارسي دانشگاه تهران (از ص ٢١ تا ٣٩) تاريخ دريافت مقاله : ١٣٩٨/٢/١٧، تاريخ پذيرش مقاله : ١٣٩٨/١٢/٢٤ علمي-پژوهشي چکيده قالب مستزاد در شعر کهن فارسي مهم ّترين پيشينه براي شعر نيمايي قلمداد شده است .
اين نوع مستزاد که مصراع افزوده در شمار ارکان و نيز وزن با بدنۀ شعر متّفق باشد، در تعيين و تبيين پاره اي از نوآوريها در قالب شعر، در عصر مشروطه و پس از آن ، ميتواند بسيار کارآمد باشد؛ مثلاً شعر معروف «افسانه »ي نيما را که تعيين قالب آن با معيارهاي سنّتي شعر به دقّت ميسّر نيست ، چه بسا بتوان چهارپاره اي مستزاد شمرد (قس پورنامداريان : ٨٦)؛ با اين توضيح که مصراع افزوده اي، که با بندهاي چهارپاره همراه شده ، بدون قافيه است و اين حالت در مستزادهاي نيما بسيار شايع است .
٣. مستزادهاي نيما در چاپ سيروس طاهباز (يوشيج ، ١٣٧٥) از اشعار نيما پنج شعر مستزاد است ؛ اگرچه خواهيم ديد که برخي از اين مقدار نيز حتّي در نظر مصحّح آن ظاهرًا در شمار قالب مستزاد نبوده است .
(يوشيج ، ١٣٧٥: ٦٠) نيما در اين شعر تا انتها همين شکل را رعايت کرده است ؛ يعني دو بيت مثنوي خود را با مصراع افزودٔە کوتاهي همراه کرده است و مصراع هاي افزوده نيز مقفّي نيستند.
مستزادهاي نيما غالباً محل آزمايش او در حذف کردن قافيه بوده اند و او با همين کار و نيز نحؤە قراردادن مصراع ها و ابيات افزوده ، شکل هاي متنوّع و گاه بيسابقه اي در قالب مستزاد ساخته است .