چکیده:
با آغاز دعوت اسلامی از سوی پیامبر اسلام(ص)، مسیحیان ساکن شبه جزیره و نیز امپراتوری بیزانس رویکردهای متفاوتی در برابر اسلام پیش گرفتند. یکی از این رویکردها دفاعیه(ردّیه)نویسی بوده است که دانشمندان معاصر اسلام آنها را خصمانه و مبتنی بر اوهام و مجعولات ارزیابی کردهاند. یوحنّای دمشقی گویا نخستین مسیحی شرقی باشد که در دفاع از مسیحیت ردّیهای بر اسلام نوشته است. این پژوهش بر آن است تا با بررسی گزارههای تاریخی مندرج در ردّیه یوحنّا و دیگر مسیحیان دریابد آیا این گزارهها صرفا برخاسته از اوهام و جعلیات بوده یا در روایات اسلامی میتوان خاستگاهی برای آنها یافت؟ یافتهها نشان میدهد بیشترین بخش از آن چه به عنوان مهمترین ضعفها و یا خردهگیری مسیحیان بر اسلام شمرده میشود از درون جامعه اسلامی و دربار بنی امیه برخاسته است. یوحنا و پدرش سرجون بن منصور دهها سال در دربار بنی امیه میزیستند و ذهنیت آنان از اسلام به شدت متأثر از این دربار بوده است.
With the advent of the Islamic invitation by the Prophet (PBUH), Christians living in the peninsula and the Byzantine Empire, took different approaches toward Islam. One of those approaches was the writing of The Apologetics which has been evaluated by the contemporary Muslim scholars as hostile, groundless and based on forged traditions. It seems that john of Damascus was the first Eastern Christian to write an apologetic against Islam. This study seeks to examine some of the historical statements mentioned in john's work to determine whether these were purely illusions or that they can also be traced back to Islamic traditions. The findings show that what are seen as the most significant problems or reproofs of Christians against Islam and have the highest frequency came out of the Islamic community during the era of the Umayyad's dominance. John and his father, Sarjun ibn Mansur, lived in Umayyad court for decades, and their outlook on Islam was strongly influenced by Mu'awiyah and Yazid.
خلاصه ماشینی:
اين پژوهش بر آن است تا با بررسي گزاره هاي تاريخي مندرج در رديه يوحنا و ديگر مسيحيان دريابد آيا اين گزاره ها صرفا برخاسته از اوهام و جعليات بوده يا در روايات اسلامي ميتوان خاستگاهي براي آنها يافت ؟ يافته ها نشان ميدهد بيشترين بخش از آن چه به عنوان مهم ترين ضعف ها و يا خردهگيري مسيحيان بر اسلام شمرده ميشود از درون جامعه اسلامي و دربار بني اميه برخاسته است .
سط حي ٥١ از اين مدعيات و بي آنکه تاريخ عرب پيش از اسلام و بت پرستي آنان را در نظ ر آورد با يوحنا هم سويي نموده و با نقل مط الب توهين آميز يوحنا درباره حجرالاسود٥٢ نوشته است که وي در صدد نبوده تا مسلمانان را به شهوتراني متهم نمايد، بلکه به ناهماهنگي آنان در منشأ قداست کعبه و حجرالاسود معترض بوده است .
ca)Damascus «؛ اين نوشته از ترجمه عربي مقاله ياد شده استفاده نموده است که در با اسلام مبتني بر يک نظ ام عقلاني پيشرفته بوده ٥٨ و بي آنکه مستندي ارائه نمايد، نوشته : يوحناي دمشقي نزد مسيحيان و مسلمانان به يک اندازه از احترام برخوردار است .
علي بن محمد عودة الغامدي )معاصر(، بر خلاف اسلامشناسان مسيحي يوحنا را آغازگر گفت وگو ميان اسلام و مسيحيت نميداند، بلکه سلسله جنبان عداوتي ميشمرد که هدفش لکه دار نمودن چهره پيامبر)ص( و تاريخ مسلمين بوده است .
کهن ترين منابع مسيحي درباره شرح احوال سرجون و پسرش از منابع عربي اخذ شدهاند )٣٢ ,Sahas(، اما در منابع عربي نامي از پدربزرگ سرجون به ميان نيامده است )بلاذري، فتوح البلدان، ١٢٣؛ ابن عبدربه ، ٢٥٢/٤؛ ١٢٤/٥؛ جهشياري، ٢٢؛ ابوهلال عسکري، ٢٥٦(.