چکیده:
این پژوهش با هدف تبیین رابطه علّی بین سبکهای حل تعارض و ثبات ازدواج با میانجیگری بهزیستی روانشناختی انجام شد. پژوهش از نوع همبستگی بود. جامعه آماری شامل افراد (زن و مرد) متاهلی بود که حداقل 3 سال از ازدواج آنان گذشته باشد و در ماههای اردیبهشت تا شهریور 1397 به مراکز مشاوره منطقه 2 تهران مراجعه کردهباشند. 308 نفر نمونه به صورت در دسترس و داوطلبانه انتخاب شدند. ابزار پژوهش شامل پرسشنامههای بیثباتی ازدواج ادواردز و همکاران (1980)، سبکهای حل تعارض نسخه Bرحیم (1983) و بهزیستی روانشناختی فرم کوتاه ریف (1980) بود. یافتههای پژوهش از طریق تحلیل مسیر نشان داد سبک سلطهگرانه بهصورت مثبت؛ و سبکهای یکپارچه، اجتنابی و بهزیستی روانشناختی بهصورت منفی بیثباتی ازدواج را پیشبینی میکنند. ضرایب مسیر غیرمستقیم نشان داد بین سبک سلطهگرانه و بیثباتی ازدواج رابطه مثبت، بین سبک یکپارچه و مصالحهای و بیثباتی ازدواج رابطه منفی وجود دارد و بهزیستی روانشناختی رابطه بین سبک یکپارچه، مصالحهای؛ و سلطهگرانه با بیثباتی ازدواج را میانجیگری میکند. بنابراین، سبکهای حل تعارض افراد و بهزیستی روانشناختی آنان میتواند متغیرهای موثری برای سنجش و پیشبینی ثبات ازدواج باشد.
The aim of this research was to determine the causal relationship between conflict resolution styles and marital stability, by considering the mediation role of psychological well-being. The research method is correlational.The statistical population includes married individuals (men and women) who have been married at least for three years and have referred to counseling centers located in District 2 of Tehran between May and September 2018. 308 volunteers and in reach people were selected. Data collection was done by means of Edwards and colleagues (1980), Conflict Resolution Styles-Rahim (1983), and Psychological Well-being- Ryff (1980). Using path analysis, the results showed that marital instability is anticipated positively by dominating style and negatively by integrating, avoiding styles and psychological well-being. Indirect path coefficients showed a positive correlation between dominating style and marital instability while a negative correlation between integrating style and compromising marital instability and also demonstrated that psychological well-being mediates the correltion of integrating, compromising and dominating styles with marital instability. Therefore, the individuals' conflict resolution styles and their psychological well-being can be effective variables for assessing and predicting the marital stability.
خلاصه ماشینی:
رشد 1 Marital Stability شخصی مجزا از یکدیگر و علایق متفاوت ، عدم توانایی در گفتگو با یکدیگر، مشکلات شخصی همسر و عدم توجه کافی (٢٠١٢ ,Doherty &Hawkins, Willoughby )؛ بیمسئولیتی شوهر، خیانت ، خشونت ، الکلیسم ، خویشاوندان سببی، بیکاری، تفاوت سنی و تعدد زوجین ( & Musau; Kisovi ٢٠١٥ ,Otor)؛ تفاوت اجتماعی و فرهنگی، عوامل روان شناختی، اقتصادی، سلامتی، رابطه ی جنسی و تعارض از جمله عوامل مؤثر در بیثباتیازدواج است (٢٠١٧ ,Nkan &Asa ).
( ٢٠٠٥ ,Swailes &Aritzeta, Ayestaran ) سبک های حل تعارض را شامل موارد زیر میدانند: 1 Conflict resolution styles ١- اجتنابی ١که نشان دهنده تمایل به کناره گیری از وضعیت تعارض ، سرکوب کردن تعارض ، به تعویق انداختن ، دوری از تعارض و مخفی کردن اختلاف نظرها است ؛ ٢- یکپارچگی ٢که نشان - دهنده گشودگی، تبادل اطلاعات ، بررسی اختلاف نظر بین طرفین و پیدا کردن راه حل قابل قبول است که نگرانیهای هر دو طرف را برطرف کند؛ ٣- مصالحه گرانه ٣که نشان دهنده پیدا کردن راه حل میانی برای حل تعارض است که در آن هر دو طرف در عوض چیزی که میدهند چیزی را میگیرند؛ ٤- سلطه گرانه ٤که نشان دهنده ی افرادی است که بر حرف خود پافشاری میکنند و از موقعیتی که به نظر آن ها درست است دفاع میکنند و یا آن که فقط میخواهند برنده شوند و ٥- ملزم شده ٥که نشان دهنده ی افرادی است که به دنبال کسب رضایت و تأیید دیگری هستند و مشتاق هستند که برای دیگران مفید و حامی باشند.