چکیده:
لقد انبری الشعر المعاصر یبحث عن طرق شتّی ترسّخ دور المفردات والتراکیب، وتتیح الهروب من رتابة کلّ ما هو معهود وتقلیدیّ، وهذا ما جعل الشاعر یستجیر بطرائق بصریّة تناسب تعبیره ویغدق علی تصامیم قصیدته الشکلیّة بنیة معماریّة جدیدة تتناسق مع مدلول المفردات وتنضیدها السطریّ. من هذه الطرق اتّباع انزیاح السطور الشعریّة حیث ینتشر بجلاء فی الشعر العربیّ والفارسیّ المعاصر، وقد بیّنت لنا الجولة فی قصائد الشاعرین محمّد إبراهیم أبی سنة وأحمد شاملو أنّهما یتمسّکان فی حنایا سطورهما بتقنیات بصریّة عالیة لنقل تجاربهما الشعوریّة ورؤاهما الفکریّة. تحاول هذه الدراسة باتّباعها المنهج الوصفیّ - التحلیلیّ أن تتناول أهمّ وظائف السطر الشعریّ فی مستویاته الانزیاحیّة المتفشّیة لدی الشاعرین معتمدة فی تطبیقها علی المدرسة الأمریکیّة للأدب المقارن. یدلّ مجمل حصیلتها علی أنّ الشاعرین أقبلا فی قصائدهما علی أهمّ انزیاحات السطر الشعریّ کأسلوب التموّج السطریّ الّذی یُظهر مدی تأثیر وطأة الملابسات الحرجة علی نوع کتابتهما، والهبوط التدرّجی الّذی یوحی بانهیار المضامین متزامناً مع هبوط المفردات الشکلیّ مسرعاً وبطیئاً، وأیضاً التشکیل العمودیّ الّذی یأتی لدیهما فی موقفی التساوی الافتتاحیّ والتساوی الضمنیّ للأسطر، وفی النهایة أسلوب الصمت الّذی قد ینطلق من تنقیط الصمت القصیر نحو تحقیق الصمت النقطیّ الطویل.
شعر معاصر در پی یافتن روشهایی برای تحکیم نقش واژگان و ترکیبها و گریز از یکنواختی کارکردهای ملموس و سنتی انهاست. این موضوعی است که شاعر را بر ان داشته تا به شیوههای بصری متناسب با بیان خود دست زند و به طراحیهای شکلی قصیده خود یک ساختار معماری جدید متناسب با مضمون واژگان و چینش سطری انها اضافه نماید. ازجمله این شیوهها، پیگیری اشناییزدایی سطرهای شعری است که بهروشنی در شعر معاصر عربی و فارسی به چشم میخورد، بهویژه این گذار ما در قصاید محمدابراهیم ابو سنه و احمد شاملو بیانگر ان است که دو شاعر در لابهلای سطرهای خود قايل به تکنیکهای انعطافپذیری بصری والایی بهمنظور انتقال تجربههای احساسی و اراء فکری خود هستند. این پژوهش با درپیشگرفتن روش توصیفی تحلیلی در پی پرداختن به مهمترین کارکردهای سطر شعری در سطوح شایع اشناییزدایی ان نزد دو شاعر با تکیه بر مکتب ادبیات تطبیقی امریکاست. نتیجه تحقیق نشان میدهد دو شاعر به مهمترین کارکردهای اشناییزدایی سطر شعری در قصاید خود توجه نشان دادند؛ نمونه ان شیوه موجدار بودن سطری است که نشاندهنده میزان تاثیرگذاری فشار شرایط سخت بر نوع نوشتار انهاست. همچنین در شعر هر دو شاعر، سقوط تدریجی سطری بر سقوط معنایی سریع و اهسته، همزمان با سقوط شکلی واژگان حکایت دارد؛ ساختار عمودی سطری در دو موقعیت تساوی افتتاحی و تساوی ضمنی سطرها به کار میرود و در پایان تکنیک سکوت که گاهی از نقطهگذاری برای بیان سکوت کوتاه شروع میشود و به سکوت نقطهای طولانی ختم گردد.
The contemporary poem seeks to find out ways to strengthen the role of lexicon and composition as well as to avoid uniformity of their traditional functions. It is exactly what encourages poets to apply visual methods proportion to their expression in one hand, and on another hand to add new structure accordance with the meaning of words and their line orders to their exemplum designs. Poetic line defamiliarization is among well-known methods that are widely used by contemporary Arab and Persian poets, especially the present research focuses on exemplum of Muhammad Ibrahim Abu Senna and Ahmad Shamlou who oblige themselves throughout their poetic lines to apply uppermost visual flexible techniques to transfer their feeling and decisions. The present analytical-descriptive research addresses fundamental functions of poetic line defamiliarization used by both aforementioned poets relying on American comparative literature school. Our work has led us to conclude that both poets focus on functions of poetic line defamiliarization in their exemplum; from poets’ viewpoint undulating line, indicating influence of tension on their writing style, gradual fall, representing fast and slow semantic fall along with subjective lexicon collapse, linear vertical structure, using for implied and inaugural equity of lines, and finally silence technique, in which punctuation is sometimes used to start a short silence and end in a longer one are notable instance.