چکیده:
از آنجا که پس از شناسایی یک مسئله فقهی، جستوجو در منابع و سایر مراحل مقدماتی، ممکن است ادلّه ای از منابع به دست آید که نسبت به موضوع دارای حکم متعارض باشد؛ یکی از مراحل الگوریتم اجتهاد بذل توجه به فرآیند جمع ادلّه متعارض است. ابزارهای رفع تعارض بدوی، از حیث عملی مهمترین بخش فرآیند مزبور است. در جستار حاضر، با بررسی استقرایی در کتاب جواهرالکلام به عنوان نمونه انتخابی، تلاش شده شواهدی برای اثبات این انگاره ارائه شود که شیوههای مورد استفاده در فرآیند جمع ادلّه منحصر به شیوههای مرسوم و از پیش تعیین شده نیست. بررسیهای صورت گرفته، ضمن تایید این فرضیه، مصادیقی کاربردی از شیوههای معرفی نشده جمع اخبار متعارض را عرضه می کند. این شیوهها در قالب سه ساز و کار ناهمسانی در سطح حکم اطراف تعارض، تعدّد موضوع آنها و استمداد از دلایل خارجی (از قبیل انقلاب نسبت)، در الگوی پیشنهادی برای ترسیم الگوریتم اجتهادی مقبول در حوزه جمع ادلّه متعارض قابل بهره برداری می باشد.
خلاصه ماشینی:
صرفنظر از این موارد، برخی پژوهشهای مرتبط نیز قابل شناسایی است که از جملۀ مهمترین آنها میتوان به «بررسی قاعدة الجمع مهما امكن أولی من الطرح و زمينههاي كاربردي آن در فقه» از هادی رحیمی، پایاننامه دفاع شدۀ سال 1390 دانشگاه فردوسی مشهد، همچنین مقالۀ «روششناسی اجتهاد تمدنی» از عبدالحمید واسطی منتشر شده در نشریه فقه و اصول، شماره پیاپی ۱۱۸ پاییز ۱۳۹۸، و همچنین مقالۀ «بررسی نقش بعضی از علوم عقلی در اجتهاد فقهی» نوشته علی رحمانیفرد سبزواری، در دو فصلنامه مطالعات اصول فقه امامیه، دوره 1، شماره 9، بهار و تابستان 1397، اشاره کرد.
گزارههای پژوهش پرسش اصلی این است که علاوه بر شیوههای مرسوم جمع اخبار متعارض، چه راهکارهای دیگری برای جمع ادلّه در فقه امامیه به طور عام و در کتاب جواهرالکلام به طور خاص مورد استفاده بوده است؟ به منظور ایجاد بستر مناسب جهت دستیابی به یک بستۀ جامع روشی در مرحله جمع و ترجیح ادله در فرآیند اجتهاد سیستمی تلاش شده به این پرسش از طریق جستوجوی استقرایی در منابع کتابخانهای با روش توصیفیتحلیلی به این سئوال پاسخ داده شود و مبتنی بر این فرضیه که شیوههای جمع مقبول از نگاه اصولیان امامیه منحصر در موارد مرسوم جمع نیست و هرگاه شیوهای نامرسوم نیز مورد پذیرش عرف و همراه با قرینه عرفی باشد، از نگاه فقیهان و اصولیان هم معتبر و مقبول است.