چکیده:
شاهنامۀ فردوسی به دلیل بازآفرینی هویّت ملّی از اهمّیّت ویژهای برخوردار است. فرزانۀ طوس با تکیه بر عناصر و مفاهیم هویّتساز، نقش محوری در پیوند دادن ایرانیان با پیشینۀ غنی فرهنگی خود داشته است. رستم یکی از شخصیّتهای برجسته است که فردوسی با تکیه بر ویژگیهای جسمانی و معنوی او، بخش عمدهای از آراء هویّتساز خود را تبیین کرده است. در این پژوهش، با روش توصیفی -تحلیلی و استناد به منابع کتابخانهای، مؤلّفههای هویّت ملیِ جغرافیایی و فرهنگی که فردوسی از طریق بهکارگیری شخصیّت رستم در شاهنامه به مخاطبان خود انتقال داده، بررسی شده است. نتایج تحقیق نشان میدهد که رستم به عنوان مهمترین شخصیّت شاهنامه در پیشبرد اهداف ملّیگرایانۀ فردوسی و ایجاد نوعی هویّتخواهی ایرانی بسیار مؤثّر بوده است. فردوسی، مفاهیم هویّتسازِ جغرافیایی همچون: ترسیم محدودۀ جغرافیایی کشور ایران؛ نگرش مثبت و تعلّق خاطر نسبت به آب و خاک؛ نگرش نسبت به جایگاه سرزمین ایران در سطح جهان و مرجع دانستن آن؛ آمادگی برای دفاع از آب و خاک در زمان خطر و تعرض به آن؛ علاقهمندی به یکپارچگی سرزمین در آینده و نیز، مفاهیم هویّتسازِ فرهنگی همچون: تربیت فرزند و احترام به میراث گذشتگان را با خلق رستم و بهرهمندی از ظرفیّتهای رویدادهایی که این شخصیّت تجربه کرده، در شاهنامه بازتاب داده و با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته است.
Ferdowsi's Shahnameh is of particular importance because of the reproduction of national identity. Ferdowsi, based on identity and identity concepts, has played a pivotal role in connecting Iranians with their rich cultural background. Rustam's character is one of the most prominent elements that Ferdowsi has reflected and explained through his physical and spiritual qualities. In this research, using descriptive-analytical method and reference to library resources, the components of the geographical and cultural national identity which Ferdowsi has transmitted to his audience through the use of Rustam's character in Shahnameh. The results of the research show that Rustam has been effective as the most important character of Shahnameh in advancing Ferdowsi's nationalistic goals and creating a kind of Iranian identity. Ferdowsi, geographic identity identifiers such as: Drawing the geographical scope of the Iranian nation; Positive attitude towards water and soil; Attitude towards the status of Iran's land world in the world; Reference to it; Preparation for the defense of water and soil at a time of danger; Invasion of it; interest in the integrity of the land in the future; and, the cultural identity of the child as well as respect for the legacy of the past by creating Rustam and taking advantage of the capacities of the events experienced by this person, reflected in the Shahnameh and with the audience Has shared it.
خلاصه ماشینی:
فردوسي، مفاهيم هويت ساز جغرافيايي همچون : ترسيم محدودة جغرافيايي کشور ايران ؛ نگرش مثبت و تعلق خاطر نسبت به آب و خاک؛ نگرش نسبت به جايگاه سرزمين ايران در سطح جهان و مرجع دانستن آن ؛ آمادگي براي دفاع از آب و خاک در زمان خطر و تعرض به آن ؛ علاقه مندي به يکپارچگي سرزمين در آينده و نيز، مفاهيم هويت ساز فرهنگي همچون : تربيت فرزند و احترام به ميراث گذشتگان را با خلق رستم و بهره مندي از ظرفيت هاي رويدادهايي که اين شخصيت تجربه کرده ، در شاهنامه بازتاب داده و با مخاطبان خود به اشتراک گذاشته است .
پيشينۀ تحقيق در چند پژوهش به کارکرد هويت ساز شاهنامه اشاره شده است که با توجه به تعداد فراوان اين آثار و جلوگيري از اطالۀ کلام ، تنها به ذکر اين تحقيقات بسنده ميشود: «هويت ملي و نوزايي فرهنگي در شاهنامه » (١٣٨٨) از منصوريان سرخگريه ؛ «هويت و غيريت در زمان شکل گيري کشور ايران از منظر شاهنامه : ديدگاه انسان باورانۀ ايراني در سياست خارجي» (١٣٨٩) از عطايي و بهستاني؛ «پيوند اسطوره و سياست در شاهنامه : تلاش براي بازتوليد هويت ملي» (١٣٨٩) از منشادي؛ «بررسي و تبيين سير تاريخي هويت انساني بر اساس الگوهاي ايران شهري در شاهنامۀ فردوسي» (١٣٩٠) از صادقي گيوي و ططري؛ «تحليل محتواي هويت ايراني در داستان سياوش [از] شاهنامۀ فردوسي» (١٣٩١) از يوسفي و همکاران ؛ «تعيين و سنجش مؤلفه هاي هويت ملي در شاهنامۀ فردوسي» (١٣٩٢) از دانش پژوهان ؛ «شاهنامۀ فردوسي و نقش آن در تقويت و بازتوليد هويت ملي» (١٣٩٢) از زرقاني و آيين دوست ؛ «نقش شاهنامۀ فردوسي در تکوين هويت و نحوة نگرش بين المللي انسان ايراني» (١٣٩٢) از ازغندي و مستکين ؛ «فردوسي و گفتمان مدرن ايراني (شاهنامۀ فردوسي و نقش آن در تکوين هويت ملي ايرانيان در دورة معاصر)» (١٣٩٣) از امن خاني و عليمددي؛ «نقش قصه هاي شاهنامه در جامعه پذيري و هويت ملي کودکان » (١٣٩٦) از بيدمشکي؛ «همسويي با شاهنامه در تجديد حيات هنري و احياء هويت ايراني» (١٣٩٧) از کريميان و مولودي.