چکیده:
میان روان شناسی و ادبیات، پیوندی ژرف برقرار است. بدون شک، افکار و حالات روانی خالق یک اثر ادبی در اثرش جلوه گر میشود که نقد روانشناختی سعی بر معرفی بهتر او از لابه لای این آثار دارد. عبدالرحمن شکری شاعری مصری است که در سرودههای او رنگ یاس و درماندگی بیشتر نمایان است که طبع حساس، روحیة لطیف و مضطرب او و همچنین حوادث سیاسی و اجتماعی و رفتار هموطنانش از عوامل اصلی آن است. یکی از نظریات روانشناسی که به مطالعة مزاجهای انسان پرداخته است، نظریة خلق وخوآرنولد باس و رابرت پلامین است. بر اساس این نظریه مزاج به سه دستة فعالیت، هیجان و مردم آمیزی تقسیم میشود. آنها مزاج را محصول تعامل وراثت و محیط میدانند. بررسی زندگی و آثار شکری بیانگر مزاج هیجانی اوست. در این جستار، عوامل شکل دهندة این مزاج، بیان و اشعار او نیز بر اساس محورهای اصلی این نظریه تحلیل شده است
خلاصه ماشینی:
تحلیل اشعار عبدالرحمن شکری بر اساس نظریة باس و پلامین جهانگیر امیری1، سمانه نوروزی2 1 دانشیار و عضو هيات علمي دانشكده ادبيات و علوم انساني دانشگاه رازی، کرمانشاه، ایران 2 دانشجوی دانشگاه فرهنگیان، پردیس شهید مدرس سنندج، کردستان، ایران چکیده میان روان شناسی و ادبیات، پیوندی ژرف برقرار است.
روان شناسی، عبدالرحمن شکری، باس و پلامین، نظریة خلق و خو مقدمه روان شناسی، علم مطالعة رفتار انسان و تبیین شکل گیری فرآیندهای ذهن و ساختار آن، در میان علوم انسانی جایگاهی یگانه دارد، چنانکه دانشهایی همچون پزشکی، فلسفه، زبان شناسی، انسان شناسی، جامعه شناسی و الهیات همواره خود را نیازمند آن دیدهاند.
از این رو این جستار در صدد بر آمد که بر اساس نظریة باس نوع شخصیت و مزاج شاعر را معین کند و به این سؤال پاسخ دهد که ریشة یأسها و بدبینیهای شکری چیست؟ پیشینه تحقیق تا آنجا که بررسی شده پیرامون عبدالرحمن شکری و آرا و اشعار و حیاتش پژوهشهایی انجام شده و مقالات و کتابهايی نگاشته شده است؛ از جمله کتاب اعلام «ادباءالمعاصرفي مصر (عبدالرحمن شکری) » نوشتة حمدی السکوت و مارسدن الجونز، «التشاؤم عند عبدالرحمن شکری» پایان نامة کارشناسی ارشد ثریا بنت بشیر بن محمد الکعکی، «عبدالرحمن شکری» نوشتة احمد عبدالحمید غراب، «شکری شاعر الوجدان» نوشتة یسری سلامة و آثار دیگری که متاسّفانه امکان دسترسی به بعضی از آنها فراهم نشد.
روحیة حساس و مضطرب شکری و حوادث سیاسی و اجتماعی محیط زندگی شاعر و برخورد مردم و همچنین تأثیر پذیری از مکتب رمانتیک از عوامل اساسی شکل گیری مزاج شاعر هستند.