چکیده:
ارتش سرخ شوروی در شهریور 1320/ اوت 1941 برای دست یافتن به خط تدارکاتی متفقین و به بهانه حضور مستشاران آلمانی در ایران، شمال ایران را به اشغال خود درآورد. طی حضور این ارتش در صفحات شمال و شمالغرب ایران جنبشهایی ناسیونالیستی در آذربایجان و کردستان ظهور یافت که حکومت مرکزی را تا مدتی دچار بحران کرد. هدف پژوهش حاضر، بررسی نقش شوروی در حرکتهای گریز از مرکز در کردستان ایران در سالهای 1320ش/ 1941- 1325ش/ 1946م. است. این پژوهش به شیوه توصیفی-تحلیلی و با تکیه بر منابع اولیه همچون مطبوعات و اسناد انتشار نیافته و منابع کتابخانهای صورت گرفته است. یافتههای پژوهش بیانگر این است که هدف اتحاد جماهیر شوروی از دامن زدن به گرایشهای قومی در مناطق کردنشین ایران این بود که از این طریق منافع سیاسی و اقتصادی خویش را تامین کند و بتواند پایگاهی برای نفوذ خود در ایران برای دوران پس از جنگ جهانی دوم ایجاد نماید و با توجه به سیاستهای پهلوی اول که خواستار از بین بردن زبان، تاریخ و فرهنگ کردها در چارچوب ذوب هویتهای قومی در هویت ملی بود و حمایت شوروی از کردها باعث واگرایی آنان از حکومت مرکزی شد و جریانات کردی ارتش شوروی را نه نیرویی اشغالگر، بلکه یک نیروی رهاییبخش قلمداد کردند.
The Soviet Red Army, in August 1941 in order to access to the Alliance; logistic line and under the pretext of the presence of German consultants in Iran, occupied Iran. During the presence of this Army in the north and northwestern plateaus of Iran, some movements emerged in Azerbaijan and Kurdistan which created a crisis for central government. The purpose of this study is to investigate the Soviet role in eccentric movements in Kurdistan from 1941 to 1946. This research has done on the basis of descriptive-analytical method and relying on primary resources such as unpublished documents and library resources. The findings of this research show that the Soviet Union goal of igniting ethnic trends in Kurdish regions of Iran was to fulfill its own political and economic interests so that it could establish a base in Iran for its own infiltration in Iran in Post-world war II era. Due to the Pahlavi policies to eradicate language, history and culture of Kurds and their ethnicity within ethnic identity and national identity, and Soviet support for the Kurds caused them to diverge from the central government and they considered the Kurdish movements of Soviet Army not as an occupation force but a liberating one.
خلاصه ماشینی:
یافتههای پژوهش بیانگر این است که هدف اتحاد جماهیر شوروی از دامن زدن به گرایشهای قومی در مناطق کردنشین ایران این بود که از این طریق منافع سیاسی و اقتصادی خویش را تامین کند و بتواند پایگاهی برای نفوذ خود در ایران برای دوران پس از جنگ جهانی دوم ایجاد نماید و با توجه به سیاستهای پهلوی اول که خواستار از بین بردن زبان، تاریخ و فرهنگ کردها در چارچوب ذوب هویتهای قومی در هویت ملی بود و حمایت شوروی از کردها باعث واگرایی آنان از حکومت مرکزی شد و جریانات کردی ارتش شوروی را نه نیرویی اشغالگر، بلکه یک نیروی رهاییبخش قلمداد کردند کلیدواژه: .
)، روسها نیروهای خود را به تدریج از ایران خارج کرده ولی سعی نمودند کردها را در داخل اتحادیههایی متحد ساخته و آنان را در خدمت خود قرار دهند و به مطالعه اوضاع کردستان و یادگیری زبان کردی پرداختند و برخی از کارشناسان آنها به وزارت خارجه روسیه توصیه کرده بودند به کردهای ایران وعده خودمختاری داده شود که این پیشنهاد از سوی این وزارتخانه مورد پسند واقع شد (برزویی، 1378، 142-132).
شوروی همانطور که اجازه نداد جمهوری کردستان با جنگ بقیه مناطق کردنشین را به تصرف خویش درآورد، راضی به توافق آنها با دولت قوام نیز نبود و در مقابل آن ایستاد؛ چون از یک طرف باعث تضعیف جمهوری آذربایجان ایران میشد و از طرف دیگر، در مسائل بینالمللی کردها را از دست میداد و نمیتوانست با آنها بازی خود را پیش ببرد تا به اهداف خود برسد و در نهایت کسی که در این میان بازی خورد، سران جمهوری کردستان بود (Eaglton,1963:97).