چکیده:
در دیدگاه لیوتار، پستمدرنیسم یک وضعیت است نه یک دوره و بیشتر در حوزه اندیشه جای دارد تا عملکرد، لذا امکان نظری تسرّی این اندیشه از اجزای مفهومی آن به هر دورهای مدّ نظر این مقاله است. این مقاله با روش توصیفی – تحلیلی و با بررسی همة رباعیات خیام، در چارچوب مفهومی پستمدرنیسم لیوتار، با معیار پنج ویژگی طرد فراروایت، حقیقت متکثر، بیمعنایی معنا، طرد هرگونه پیشفرض و شکاندیشی انجام شد. با بررسی رباعیات خیام مشخص شد که اندیشه خیام به میزان قابل توجهی (40 درصد رباعیات) همراستا با تفکر پستمدرنیستی لیوتار است و در این میان ویژگیهای طرد فراروایت و شکاندیشی بیشترین سهم را دارند. این نکته از آن روی حائز اهمیت بوده است که با توجه به فاصلة زمانی حدود نهصد سال از زمان زیست این دو متفکر، به میزان قابل توجهی دو اندیشه همراستا بودهاند و لذا تاییدکننده بیزمانی و لامکانی اندیشه است.
خلاصه ماشینی:
اين مقاله با روش توصيفي – تحليلي و با بررسي همۀ رباعيات خيام ، در چارچوب مفهومي پست مدرنيسم ليوتار، با معيار پنج ويژگي طرد فراروايت ، حقيقت متکثر، بيمعنايي معنا، طرد هرگونه پيش فرض و شک انديشي انجام شد.
از سوي ديگر به نظر ميرسد رباعيات خيام جوهره اساسي مطرح در پست مدرنيسم ليوتار را در خود دارد که همانا «بدبيني و شک انديشي در برابر هرگونه تلاش ممکن براي تفسير» (ليوتار، ١٣٨٧: ٢١) و نيز «دست کشيدن از شالوده گرايي» (لايون ، ١٣٨٣: ٢١) و «ترديد در برابر هرگونه فراروايتي که مدعي تضمين حقيقت است » (کرايب ، ١٣٨٦: ٢٣٨) ميباشد.
به عبارت ديگر ١٤/١٢ درصد از کل فضاي رباعيات خيام و ٣٤/٧٢ درصد از هفتادودو رباعي داراي ويژگي پست مدرنيستي اشاره به اين مفهوم دارد که در جدول شماره ١ آمده است .
به عبارت ديگر ٧/٩ درصد از کل فضاي رباعيات خيام و ١٩/٤٤ درصد از هفتادودو رباعي داراي ويژگي پست مدرنيستي اشاره به مفهوم حقيقت متکّثر دارد که در جدول شماره ٢ آمده است .
به عبارت ديگر ١٠/١٦ درصد از کل فضاي رباعيات خيام و ٢٥ درصد از هفتادودو رباعي داراي ويژگي پست مدرنيستي اشاره به مفهوم بيمعنايي معنا دارد که در جدول شماره ٣ آمده است .
به عبارت ديگر ١١/٨٦ درصد از کل فضاي رباعيات خيام و ٢٩/١٦ درصد از هفتادودو رباعي داراي ويژگي پست مدرنيستي اشاره به مفهوم طرد هرگونه پيش فرض دارد که در جدول شماره ٤ آمده است .