چکیده:
دستور نقشگرای نظاممند، ارائهگر ابزاری برای کشف معنا در زبان و ارتباط کاربرد زبان با بافتهای اجتماعی است تا در درک ما از زندگی اجتماعی مشارکت نماید. به این دلیل که در این دستور الگوهای تجربه بهصورت افعال و فرآیندها بهواسطة فرانقش اندیشگانی حاصل میشوند، بنابراین با بررسی و تعیین افعال و فرآیندها و میزان رخداد آنها در یک داستان، میتوان راه به تجربیات، افکار و دنیای ذهن نویسنده برد. در تحقیق حاضر و بر مبنای این دستور، به بررسی 40 حکایت از هشت باب گلستان سعدی پرداخته شده است تا با تعیین افعال و میزان کاربرد فرآیندهای فرانقش تجربی در آنها بهعنوان شاخصی سبکی، به بررسی ارتباط میان فرآیند به کار رفته و مضمون حکایات گلستان پرداخته شود. نتایج تحلیل، حاکی از آن است که فرآیند رابطهای و بهرهگیری از ساختار وصفی در چهار باب از هشت باب، فرآیند غالب است؛ ضمن آنکه پایینترین میزان بهرهگیری از فرآیند ذهنی و وجودی حاکی از بیان پیام موجود در حکایات، با استفاده از زبانی ساده و بدون ابهام و دشواری است.
خلاصه ماشینی:
در تحقيق حاضر و بر مبناي اين دستور، به بررسي ٤٠ حکايت از هشت باب گلستان سعدي پرداخته شده است تا با تعيين افعال و ميزان کاربرد فرآيندهاي فرانقش تجربي در آن ها به عنوان شاخصي سبکي، به بررسي ارتباط ميان فرآيند به کار رفته و مضمون حکايات گلستان پرداخته شود.
بنابراين بر اساس اين ديدگاه در تحليل متون آنچه مورد نظر است ، اين است که چه نوع رويدادي در حال وقوع است و آيا اين رويداد ملموس و عيني است يا غيرملموس و ذهني؟ در اين مقاله نويسنده در نظر دارد تا در چارچوب دستور نقشگراي نظام مند هاليدي و مشخصاً فرانقش تجربي و فرآيندهاي آن به بررسي و توصيف حکاياتي از گلستان سعدي بپردازد تا به اين سؤال پاسخ داده شود که آيا ميان فرآيندهاي به کار رفته در حکايات و مضامين آن ها، قرابتي وجود دارد يا خير؟ براي اين منظور از هر باب ، پنج حکايت به صورت اتفاقي انتخاب و مورد بررسي قرار گرفته است .
( به تصویر صفحه رجوع شود) نمودار شماره ٢: درصد فرآيندها در باب دوم : در اخلاق درويشان در باب دوم ، در اخلاق پارسايان ، از مجموع ٧٦ فرآيند، فرآيند مادي با ٣٠ درصد، بيشترين فراواني را داراست و فرآيند رابطه اي با ٢٥ درصد، ذهني با ٢٠ درصد، بياني با ١٧ درصد، رفتاري ٨ درصد و وجودي ٠ درصد در رده هاي بعدي قرار دارند.