چکیده:
هدف این پژوهش بررسی ساختار اقتصاد سیاسی دولت اسلامی (داعش) در خاورمیانه با تمرکز بر دو کشور (عراق و سوریه) است. سؤال اصلی پژوهش ساختار مالی دولت اسلامی (داعش) اعم از تأمین منابع، هزینهها و تأثیر آن بر اقتصاد دو کشور عراق و سوریه است. روششناسی پژوهش از نظر هدف کاربردی، از نظر روش توصیفی-تحلیلی و از حیث محتوی کیفی است. فرضیه اول حاصل از این پژوهش نشان میدهد، اقتصاد سیاسی و ساختار مالی داعش ترکیبی از فنهای مالی سنتی و مدرن، با تجارت کاذب بوده و از بدو تأسیس تا سقوط موصل و سپس رقه در سال 2017-2018 از سه طریق 1) منابع طبیعی 2) منابع حاصل از اعمال مجرمانه و غیرقانونی 3) شبکه مالی حامیان متکی بوده است و از سال 2017 تا ژانویه 2020، زمان تنظیم این گزارش داعش تقریباً بخش عمدهای از ساختار مالی و اقتصاد سیاسی خود را از دست داده است. در پاسخ به بخش دوم سؤال اصلی پژوهش دائر بر تبعات و پیامدهای ساختار تروریستی داعش بر ساختار اقتصادی کشورهای عراق و سوریه؛ این تحقیق نشان میدهد که اقدامات داعش، سبب اختلال در ساختار اقتصادی و نابودی زیرساختهای این دو کشور گردیده است. محدودیتهای این پژوهش نیز به پیامدها و سندیت منابع آن معطوف است چرا که مستندات پژوهش در درجه اول بر دادههای رسانههای غربی، روزنامهنگاران، اظهارات غیرمستقیم شهود و بعضاً گزارشهای رسمی اندک استوار شده است. از حیث اهمیت پژوهش درک ساختار اقتصاد سیاسی داعش به عنوان یکی از عوامل مهم حیات و بقای این سازمان تروریستی و هم نقطهضعف آن ضروری به نظر میرسد.
The purpose of this study is to examine the political structure of Islamic State (ISIS) in the Middle East with a focus on the two countries (Iraq and Syria). The main question of Islamic State's (ISIS) structural research is to provide resources, costs and its impact on the economy of both Iraq and Syria. The research methodology is an applied one in terms of descriptive / analytical method and in terms of qualitative content. This study shows that the political economy and financial structure of ISIS is a combination of traditional and modern financial techniques with a false trade. This has been done from ISIS establishment until their collapse of Mosul and then Raqqa in 2017-2018 through three means: 1. Natural resource, 2. Resources derived from Illegal Criminal Acts, 3. Relied on the Financial Network of its Sponsors. From 2017 to January 2020, and meanwhile preparing the present report, ISIS has almost lost a major part of its Political, financial and economic structure. In response to the second part of the main research question which is upon the effects and consequences of ISIS terrorist structure on Iraq and Syria economic structure; this study shows that ISIS actions have disrupted the economic structure and destroyed the infrastructure of the two countries. The limitations of this study also focus on the implications and validity of its sources because the research documentation is primarily based on Western media data, journalists, indirect witness statements, and few official reports. In view of the importance of the research, it is necessary to understand the structure of ISIS political economy as an important factor in the survival of this terrorist organization and its weaknesses.
خلاصه ماشینی:
Lost of it دوره دوم/ شماره ٢/ پاييز و زمستان ١٣٩٨ چالش ها از منظر اقتصاد سياسي، چنين بيان داشته اند که عوامل سياسي مانند تضادها و رقابت هاي ساختاري در بين دولت هاي خاورميانه ، نفوذ کنشگران فرا منطقه اي ، بحرانهاي داخلي در کشورهاي منطقه و عوامل اقتصادي متعدد، همچون توسعه نيافتگي در سطوح گوناگون و اقتصادهاي مبتني بر دولت هاي رانتير و متکي به دلارهاي نفتي و ضعف خصوصي سازي از جمله نکاتي اند که سبب عدم شکل گيري بلوکهاي تجاري منطقه اي و زمينه ظهور داعش در خاورميانه را موجب گرديدهاند(ارغواني و خوش گفتار، .
٤- ساختار اقتصادي سياسي داعش ٤-١- منابع درآمدي افزايش قدرت داعش ، به خصوص بعد از حمله به موصل و تصرف آن در مدت زماني کوتاه، موجب شد تا اين پرسش بيش از پيش مطرح شود که توانايي مالي اين گروه که علاوه بر توان تسليحاتي بالا و کيفيت تدارکات نظامي، توانسته است طي چند سال گذشته ، حکومت خود را بر مناطقي از سوريه و عراق حفظ نمايد، چگونه تأمين مي شده است ؟ وزارت خزانه داري آمريکا، با بيان اين موضوع که نمي توان حدسي دقيق از ميزان مخارج روزانه اين گروه داشت ، هزينه هاي آن را يک تا دو ميليون دلار در روز اعلام کرده است .
ب- سرقت از بانک ها: داعش همواره دستبرد به بانک هاي واقع در سوريه و عراق و دوره دوم/ شماره ٢/ پاييز و زمستان ١٣٩٨ همچنين سرقت از مردم ساکن مناطق تحت سيطره خود را به عنوان يکي از مهم ترين شيوههاي مهم تأمين منابع مالي خود در اولويت قرار داده است (نساج و همکاران، ١٣٩٤: ٤٦).