خلاصه ماشینی:
اين مهم و رسالت بزرگ معنوي، كاروان سالاري و طلايهداري باورمندان و حقمداران و در امان نگهداشتن آنان از هجوم شب و شبپرستان، از فرو رفتن در مردابهاي بويناك، از سردرگمي و گمگشتگي در برهوت و از گرفتار آمدن در پنجههاي بيرحم گردبادها و فتنههاي سياه، كاري است پيامبرانه كه خداوند متعال، پس از ختم نبوت، مشعل آن را به عالمان بيدار و بصير سپرده است، همانان كه شبان و روزان در تلاش و تكاپويند كه از مرزهاي نفس خود مراقبت كنند و نگذارند شب در ساحَتِ آن خيمه افرازد، همه روزنها را به سوي روشنايي ببندد، به هوس ميدان دهد تا بيمحابا در آن توسن بتازد.
تنها كساني ميتوانند در اين عرصه كارزار، دشمن را به زانو دربياورند، نقشههاي شيطاني دشمن را نقش بر آب سازند و ذهنها و فكرها را از هر آلودگي زبوني آفرين، رخوتزا، پاك نگهدارند، عالمان آگاه و بصير هستند، آنان كه خرافهها را دقيق ميشناسند و از منشأ و رويشگاه آنها باخبرند، از چگونگي و ساز و كار ورودشان به ساحَتِ فكرها و ذهنها آگاهي همه جانبه دارند و راه رويارويي با آنها را با شناختي كه از انسان و آموزههاي اسلام و مكتب وَحياني - عقلاني اهلبيت دارند، ميدانند و مردم را به جاي آمادهسازي براي رويارويي با خرافههاي اصلي، خرافههاي خانمان سوز و بنيان برافكن، به سرابها نمي كشند و توانِ خود و مردم را در مبارزه با معلولها و خرافههاي ناچيز نميفرسايند و چون، همه سونگرند، ژرف ميانديشند و در پرتو وحي و خرد حركت ميكنند، نگاهشان به هر پديدهاي كه در جامعه رخ مينمايد، همه سويه، ژرف و خردورزانه است و از يك سويهنگري، سطحي انديشي و هياهوهاي خردسوز ميپرهيزند و مردم و اهل فكر را از افتادن در چنين واديهايي، پرهيز ميدهند.