چکیده:
جامعیت قرآن که خود ذیل بحث کارکرد و قلمرو دین مطرح میشود. از دیرباز
به عنوان یکی از جنبههای اعجاز قرآن مورد توجه متفکران و قرآنپژوهان
اسلامی بوده است؛ اگرچه مصرف اصطلاح «جامعیت قرآن»» محصول دوران
آخیر به جساب میآیدهاما محتوای آن با عناویتی. مانند علوم مستقبط از اقرآن
مورد توجه بوده است. مفسران و متکلمان مسلمان در اصل جامعیت قرآن در
عرصه هدایت و تامین نیازهای بشر برای هدایتء اختلافی نداشته؛ اما در
مصداق و کیفیت و قلمرو جامعیت قرآن و احکامش وحدت نظر ندارند. در
حوزه اخیر شاهد سه رویکرد اعتدالیء حداکثری و حداقلی هستیم. صادق
بلعید در کتاب «القرآن و التشریع» با نفی رویکرد حداکثری و اعتدالی, مفاهیم
و معارف قرآن را فردی و مربوط به حیات اخروی انسان میداند. یافته تحقیق
بر آن است که وی علاوه بر نادیده گرفتن آیات فروان قرآن که صراحت در نگاه
و دخالت دین در مناسبات اجتماعی داردء حتی سابقه عملی حضور نبی مکرم
اسلام را در این حوزه نادیده میانگارد. در این مقاله با روش تحلیلی و اسنادی.
و با رویکرد انتقادی به بررسی دیدگاه بلعید در این کتاب پرداخته و از رهیافت
اعتدالی در حوزه جامعیت قرآن دفاع میکنیم.
ا
Today, social capital is very important, and its low level means that there is not enough social trust in society, and as a result, links in society are distorted and public morality is threatened, and the quality of life and social welfare are in crisis. In order to promote social capital in our country, it is necessary to present local theories in accordance with the structure and political and social conditions of our country and with a religious and value-based approach. In this article, using descriptive-analytical as well as historical-interpretive methods, it is important to note that Shiite Imamate, with its characteristics such as infallibility, knowledge and divine guardianship, while providing the best epistemological system of social capital in expanding and strengthening the most important cognitive components of social capital, that is, the component of trust and its two main branches, belief and trust behavior, are very effective.
خلاصه ماشینی:
تحليل انتقادي ديدگاه جامعيت قرآن نسبت به مسائل اخروي با محوريت کتاب «القران و التشريع» ابوذر رجبي 1 سعيد عابد 2 چکيده جامعيت قرآن که خود ذيل بحث کارکرد و قلمرو دين مطرح ميشود، از ديرباز به عنوان يکي از جنبههاي اعجاز قرآن مورد توجه متفکران و قرآنپژوهان اسلامي بوده است؛ اگرچه مصرف اصطلاح «جامعيت قرآن»، محصول دوران اخير به حساب ميآيد، اما محتواي آن با عناويني مانند علوم مستنبط از قرآن مورد توجه بوده است.
برخي از انديشمندان اسلامي در رابطه با جامعيت قرآن کريم نسبت به علوم و معارف الهي و بشري وکليت آن، با استناد به آيه شريفه «وَعَلَّمَ آدَمَ الْأَسْمَاءَ كُلَّهَا» و تمايز انسان از ديگر موجودات بهواسطه نيروي تعقل که خداوند آن را در نوع انسان به وديعه گذاشته، منزلت و جايگاه قرآن را برتر از اين ميدانند که بخواهد در اموري که مربوط به يافتههاي خود بشر است، دخالت كند برخي از ادعاها افراطي است و آن اينکه هر آنچه بشر به آن رسيده است يا ميرسد از دستاوردهاي علمي، فني، فرهنگي و ...
در صورتي که نص صريح قرآن و روايات متعدد خلاف اين مدعا را ثابت ميکند و دستورات ديني را دربردارنده يک برنامه کامل براي رشد و تکامل و تعالي بشر در تمامي زمينهها، يعني هم در دنيا و عرصه ماديات و هم درآخرت و تأمين معيشت اخروي و کمال روحي و معنوي که خود يکي از نيازهاي گمگشته و فطري بشري است، ميداند؛ يعني نه افراط و نه تفريط و اين ديدگاه اعتدالي است که مورد تأييد آيات و روايات است.