چکیده:
هجو یکی از گونههای پویای ادبی است که در شعر برخی از شاعران عصر اندلس فراوان دیده شده است. پس از ظهور اسلام شعر هجو از حوزۀ فردی و قبیلگی خارج و در عرصۀ دین و سیاست داخل شد.گاه شاعران اندلس در هجویههای خود از ابزار طنز برای بیان اغراض و اهداف خود استفاده کردهاند و بدینوسیله در مقام منتقد اجتماعی و سیاسی در برابر قدرتهای سیاسی ایستادهاند. آنچه در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته، آشکار کردن مضامین سیاسی در هجویههای شاعران اندلس است، بدینمعنا که آنها در هجوهایشان از چه مضامین سیاسی بهره بردهاند. از جملۀ این مضامین، میتوان به ریاکار، گرگصفت، ناپاک، فاسد، رشوهگیر، ستمکار و ظالم، بدرفتار و بیاصالت بودن اشاره کرد، که این مضامین را به امیران، فرماندهان جنگی، قاضیان و فقیهان نسبت دادهاند. این شاعران در بسیاری از این مضامین با صراحت بیان و بدون ترس و جانبداری به مخالفت و انتقاد از این طبقات سیاسی پرداختهاند. کاربرد برخی صور بلاغی مانند تشبیه و استعاره و همچنین برخی محسنات لفظی در هجویههای سیاسی سبب زیبایی هجویهها و جلب مخاطبان شده است.
The Satire is one of the dynamic literary species found in the poetry of some poets of the Andalusian age. After the advent of Islam, the poetry of satire outside the personal field and tribal outside and entered the realm of religion and politics. Andalusian poets in their spells used comic instruments to express their goals and goals, and thus as a social critic and politics stand against political powers. What has been researched in this article is the discovery of political themes in Andalusian poets' spells,+ in that they have used political themes in their pariahs. Among these themes, one can refer to hypocrites, witches, foul, corrupt, bribe-takers, oppressors, and cruel, mistreated and inhuman matters, which attributed these themes to emirs, warlords, judges, and jurisprudents. In many of these poems, these poets have been expressly expressed and without fear and prejudice to oppose and criticize these political classes. The use of some rhetorical forms such as simile and metaphor, as well as some verbal exhortations in political spells, have brought beauty to the attention of the audience.
خلاصه ماشینی:
تحلیل هجویۀ سیاسی شاعران اندلس 1 حسین حدیدی استادیار زبان و ادبیات عرب دانشگاه پیام نور (تاریخ دریافت : ١٣٩٧/٧/٢٩ – تاریخ تصویب : ١٣٩٧/١٠/١٥) چکیده هجو یکی از گونه های پویای ادبی است که در شعر برخی از شاعران عصر اندلس فراوان دیده شده است .
آنچه در این مقاله مورد پژوهش قرار گرفته ، آشکار کردن مضامین سیاسی در هجویه های شاعران اندلس است ، بدین معنا که آنها در هجوهایشان از چه مضامین سیاسی بهره برده اند.
گاهی وزیران اندلس مانند ابن عبدوس ، قاضیان را مورد هجو خود قرار میدادند: لنا قاض له خلق اقل دمیمۀ النزق اذا جئناه یحجبنا فنلعنه ونفترق (المغربی، ١٩٦٤م ، ٢: ٧٨) قاضی برای ماست رفتارهای (عجیبی) دارد او زودجوش میآورد و انسانی سبک مغز است .
از هجوهای سیاسی شاعران در مورد قاضیان که همراه با طنز و خنده همراه است ، هجو به زبان لسان الدین خطیب در مورد قاضی شهر است که به دلیل نالایقی در اجرای حکم از همسرش در انجام امور قضاوت و شریعت های حکومت دینی کمک میگیرد و به نظر شاعر همسر قاضی در اجرای قضاوت شایستگی بیشتری دارد: بلوشـــۀ قاض لــه زوجـــۀ وأحکامها فی الوری ماضیۀ فیــا لیته لــم یکــن قاضیا ویالیتهــا کــانت القــاضیۀ (الشکعۀ، ١٩٧٢م : ٩٠) در لوشه قاضی هست که همسری دارد و احکام و قضاوت این زن در میان مردم سابقه دارد.
هجوهای سیاسی شاعران اندلس بیشتر در چارچوب معانی و مضامینی مانند رشوه و فساد و ریا و جهل مردان سیاسی است که به خاطر منافع شخصی به این رذایل اخلاقی روی میآوردند (احسان عباس ، بیتا: ٥٣).